Shoaib Salangi

Shoaib Salangi 𝐏𝐬𝐲𝐜𝐡𝐨𝐥𝐨𝐠𝐢𝐬𝐭 /روانشناس
𝐩𝐬𝐲𝐜𝐡𝐨𝐬𝐨𝐜𝐢𝐚𝐥 𝐜𝐨𝐮𝐧𝐬𝐞𝐥𝐨𝐫

(3)

دیدگاه فروید درباره رفتار انسانزیگموند فروید، بنیان‌گذار روان‌کاوی، معتقد بود که هیچ فکر، احساس یا رفتاری در انسان به‌صو...
21/08/2025

دیدگاه فروید درباره رفتار انسان

زیگموند فروید، بنیان‌گذار روان‌کاوی، معتقد بود که هیچ فکر، احساس یا رفتاری در انسان به‌صورت تصادفی رخ نمی‌دهد؛ حتی کوچک‌ترین حرکات یا لغزش‌های زبانی نیز معنای پنهانی دارند. این اصل در روان‌کاوی به نام «تعیین‌گرایی روانی» شناخته می‌شود.
بر اساس این دیدگاه، هر رفتار یا گفتار انسان ریشه در انگیزه‌های ناهشیار دارد. این انگیزه‌ها معمولاً به غرایز بنیادی مانند غریزه زندگی و غریزه مرگ، و همچنین تجربه‌های اولیه دوران کودکی بازمی‌گردند.

نقش اضطراب در رفتار
در نظریه فروید، اضطراب یک سیگنال هشدار است که به «خود» (Ego) اعلام می‌کند خطری از سوی «نهاد» (Id)، «فراخود» (Superego) یا واقعیت بیرونی وجود دارد. انسان برای کاهش این اضطراب به رفتارهایی متوسل می‌شود که همیشه منطقی یا سالم نیستند.

نمونه‌هایی از این رفتارها عبارت‌اند از:
- پرخوری، مصرف مواد یا رفتارهای پرخطر برای سرکوب احساس ترس یا ناراحتی
- انکار واقعیت یا توجیه رفتار برای جلوگیری از احساس گناه یا شرم

مکانیزم‌های دفاعی
فروید و آنا فروید توضیح دادند که مکانیزم‌های دفاعی ابزارهایی ناخودآگاه هستند که انسان برای کاهش اضطراب از آن‌ها استفاده می‌کند. نمونه‌هایی از این مکانیزم‌ها عبارت‌اند از:

- سرکوب (Repression): کنار زدن خاطره دردناک از سطح آگاهی
- فرافکنی (Projection): نسبت دادن احساسات خود به دیگران
- جابجایی (Displacement): تخلیه خشم بر روی هدفی امن‌تر

حتی رفتارهای ناسالم نیز معمولاً تلاشی ناهشیار برای محافظت از خود در برابر اضطراب یا تنش روانی هستند.

نتیجه‌گیری
از نظر فروید، هیچ رفتاری بی‌علت یا تصادفی نیست. پشت هر عمل، نیازی روانی یا تلاشی برای کاهش تنش و اضطراب نهفته است—even اگر آن رفتار از دید جامعه ناسالم باشد. درک این علت‌ها می‌تواند به درمان و تغییر رفتار کمک کند؛ زیرا با آوردن انگیزه‌های ناهشیار به سطح هشیاری، فرد توانایی بیشتری برای انتخاب واکنش‌های سالم پیدا می‌کند.

منبع
فروید، زیگموند. تفسیر رویا. ترجمه محمدعلی اسلامی ندوشن، ۱۳۷۰.
#روانشناسی #رواندرمان #رواندرمانی #اكسبلور #خودآگاهی #روانشناس

14/08/2025

بدون شرح!

یک خدمت بزرگ برای مهاجرین و پناهندگان در آلمان1️⃣ آیا شما دنبال روانشناس به زبان خودتان هستید؟  2️⃣ آیا احساس تنهایی می‌...
12/08/2025

یک خدمت بزرگ برای مهاجرین و پناهندگان در آلمان

1️⃣ آیا شما دنبال روانشناس به زبان خودتان هستید؟
2️⃣ آیا احساس تنهایی می‌کنید و نیاز به حمایت دارید؟
3️⃣ آیا می‌خواهید خودتان نیز در پروسه درمان و رشد روانی فعال باشید؟
4️⃣ آیا می‌خواهید به زودترین فرصت جلسه ای مشاوره ای یا درمانی داشته‌ باشید؟
پس با وارد شدن به https://Ipso-saba.com شما می‌توانید خیلی راحت با روانشناس هم‌زبان خودتان وقت ملاقات داشته باشید.
لینک اپلیکیشن: https://Ipso-saba.com
شما می‌توانید از گوکل استور و اپل استور نیز saba app را دانلود کنید.
IPSO International Psychosocial Organisation

چطور جلسات CBT را از گلی گویی نجات بدهیم؟مسئله ای که برای خیلی از روانشناسان تازه کار در جلسات درمانی رایج است، این است ...
07/08/2025

چطور جلسات CBT را از گلی گویی نجات بدهیم؟

مسئله ای که برای خیلی از روانشناسان تازه کار در جلسات درمانی رایج است، این است که مراجع زیاد حرف میزند اما چیز زیادی تغییر نمیکند، جلسه از مسیر اصلی خارج میشود و صرفا به تخلیه هیجانی یا گفتگوهای پراکنده تبدیل میشود.

چه کار های باید انجام بدهیم تا این روال اتفاق نیافتد؟
1-برای جلسات تان یک ساختار ایجاد کنید طوری که:

👈هدف جلسه
👈مرور جلسه قبل
👈اولویتهای امروز را مشخص کنید.

2_سوالات دقیق بپرسید نه کلی
به جای این که سوال کنید این هفته چطور بود؟
بپرسید:
👈کدام موقعیت در این هفته بیشترین ناراحتی را برایت ایجاد کرد؟
👈در آن موقعیت چه فکری از ذهنت گذشت؟
3-از مراجع بخواهید یک مثال واضع بدهد.
👈 وقتی مراجع میگوید: "من همیشه احساس گناه دارم"
👈از او بخواهید آخرین باری که این احساس را داشتی دقیقا چه اتفاقی افتاده بود؟
4-جلسه را با یک نتیجه مشخص خاتمه دهید.
جلسه ای که با امروز خوب بود تمام شود معمولا اثری نمیگذارد. در پایان جلسه:
👈یک بینش مهم
👈یک تصمیم
👈یا یک تکلیف مشخص
جمع بندی شود.

#روانشناس #رواندرمانی #روانشناسی #خودآگاهی

امروز سال‌ روز تولدم است.  اما راستش، حسش خیلی فرق دارد.  گویا نه فقط یک سال گذشته، بلکه یک زندگی دیگر شروع شده‌ است. نه...
31/07/2025

امروز سال‌ روز تولدم است.
اما راستش، حسش خیلی فرق دارد.
گویا نه فقط یک سال گذشته، بلکه یک زندگی دیگر شروع شده‌ است.
نه فقط عددی در تقویم تغییر کرده، بلکه چیزی در درونم تکان خورده است، آری چیزی که مدت‌ها خاموش بود!
سه سال می‌شود که از افغانستان دور مانده‌ام.
و این دوری، فقط فاصله‌ی جغرافیایی نیست.
این غربت، گاهی مثل باری‌ست روی شانه‌هایم و گاهی هم مثل صدایی‌ست که شب‌ها در گوشم زمزمه می‌کند:
یادت هست آن کوچه ها؟ آن صدا ها؟ آن آدم‌ها؟ آن حس از خود بودن؟
اما همین غربت، مرا مجبور کرد که به خودم نگاه کنم.
آری به شعیب که دیگر در کابل نیست، اما هنوز کابل در دلش زنده است.
به شعیب که گم شد، شکست خورد، گریه کرد… اما ایستاد، یاد گرفت، و دوباره ساخت.
در این سال‌ها، فهمیدم که درد فقط برای شکستن نیست.
گاهی درد، دروازه‌ای‌ست به فهم عمیق‌تر، به انسان شدن.
و همین درد بود که مرا به موقعیت فعلی م رساند تا روانشناس شوم،
نه برای مقام، نه برای عنوان… بلکه برای خدمت.
برای آن‌هایی که مثل من، در مسیر مهاجرت، دنبال معنا می‌گردند.
راستش، شب‌های زیادی بود که نمی‌دانستم فردا چه می‌شود.
شب‌هایی که فقط سکوت بود و یک دلِ پر از سوال های بی انتها.
اما در دل همان شب‌ها، چیزی درونم گفت:
اندکی تحمل و ادامه. هنوز تمام نشده است.
و امروز، وقتی نور طلوع صبح از کلکین داخل شد، حس کردم دنیا با من حرف می‌زند.
گویا به من می‌گوید:
شعیب، تا هنوز اینجا هستی. هنوز می‌توانی. هنوز امید هست.
و من لبخند زدم.
نه از شادیِ سطحی، بلکه از فهمی عمیق.
فهمی که می‌گوید: تولد یعنی دوباره دیدن خود.
یعنی پذیرفتن تمام افتادن‌ها، تمام زخم‌ها، و تمام لحظه‌هایی که فقط خودت بودی و خدایت.
حالا که در آینه نگاه می‌کنم، فقط تصویر خودم را نمی‌بینم، بلکه
داستانی می‌بینم.
داستانی از دوری، از تلاش، از معنا.
و این داستان، هنوز ادامه دارد…
امروز، آرزو دارم که با آگاهی زندگی کنم.
با عشق انتخاب کنم.
با مهربانی خدمت کنم.
و هر قدمی که می‌زنم، نشانی باشد از ریشه‌هایم، از انسان بودنم، از شعیب بودنم.

تولدم مبارک.
نه فقط چون یک سال که گذشت،
بلکه چون یک شعیب تازه، از دل این سال‌ها بیرون آمد.
#روانشناسی #رواندرمانی #روانشناس

آیا چت‌بات‌ها جای روانشناس ها را گرفته‌اند؟ سم آلتمن هشدار می‌دهد: مراقب باشید با کی درد دل می‌کنید!در زمانی‌که هوش مصنو...
27/07/2025

آیا چت‌بات‌ها جای روانشناس ها را گرفته‌اند؟
سم آلتمن هشدار می‌دهد: مراقب باشید با کی درد دل می‌کنید!

در زمانی‌که هوش مصنوعی به گوش شنوای میلیون‌ها انسان تبدیل شده، سم آلتمن، مدیرعامل OpenAI، زنگ خطر را به صدا درآورد:
چت‌جی‌پی‌تی روانشناس نیست — و درد دل با آن ممکن است روزی علیه‌تان استفاده شود.
آلتمن با نگرانی گفت که کاربران در حال مطرح کردن شخصی‌ترین و عاطفی‌ترین مشکلات زندگی‌شان با چت‌جی‌پی‌تی هستند، اما برخلاف داکتر یا وکیل، هیچ قانون مشخصی برای حفظ محرمانگی این گفتگوها وجود ندارد.
او هشدار داد: «اگر پای محکمه در میان باشد، ما مکلف هستیم محتوای این گفتگوها را ارائه کنیم.»
یعنی آنچه امروز با خیال راحت در دل چت‌بات می‌ریزید، ممکن است فردا در محکمه خوانده شود.
آلتمن تأکید کرد که نبود چارچوب قانونی برای حفظ حریم خصوصی، می‌تواند اعتماد مردم به هوش مصنوعی را به شدت کاهش دهد.
اوپن‌ای‌آی همین حالا درگیر یک دعوای حقوقی با نیویارک تایمز است که بخشی از آن به همین موضوع مربوط می‌شود.

در لحظه‌هایی که احساس تنهایی می‌کنید و چت‌بات‌ها را امن‌ترین گوش برای شنیدن دردهایتان می‌دانید، فراموش نکنید:
هوش مصنوعی هم حافظه دارد — و قانون هنوز محافظ شما نیست.
آیا وقت آن نرسیده که برای سلامت روان، به جای الگوریتم‌ها، دوباره به انسان‌ها اعتماد کنیم؟
#رواندرمانی #روانشناسی #روانشناس #خودآگاهی

قدرت واقعی در پنهان کردن درد نیست، بلکه در پذیرفتن آن است! آلفرد آدلر، روانشناس برجسته‌ی اتریشی، باور داشت که بخش زیادی ...
24/07/2025

قدرت واقعی در پنهان کردن درد نیست، بلکه در پذیرفتن آن است!

آلفرد آدلر، روانشناس برجسته‌ی اتریشی، باور داشت که بخش زیادی از رفتارهای انسان از احساس نقص، کمبود یا حقارت سرچشمه می‌گیرد. از نگاه او، این احساس نه‌تنها طبیعی بلکه اجتناب‌ناپذیر است و بخشی از روند رشد روانی انسان محسوب می‌شود.

هر فرد برای مقابله با این احساس، سبک زندگی خاصی می‌سازد؛ مجموعه‌ای از باورها، راهبردها و واکنش‌ها که در مواجهه با چالش‌های زندگی از آن بهره می‌گیرد.

یکی از واکنش‌های رایج، ساختن نقاب «همیشه قوی بودن» است. فرد یاد می‌گیرد احساسات آسیب‌پذیر خود را نادیده بگیرد، ضعف‌هایش را پنهان کند و همواره قاطع و مسلط به نظر برسد. این الگو اغلب در دوران کودکی شکل می‌گیرد؛ زمانی که به کودک گفته می‌شود «گریه نکن»، «قوی باش» یا وقتی حمایت عاطفی کافی دریافت نمی‌کند.

از دیدگاه آدلر، این نمایش قدرت در واقع نوعی جبران برای احساس ضعف درونی است. فرد به جای پذیرش آسیب‌پذیری، آن را سرکوب می‌کند و تلاش می‌کند با کنترل، انکار یا بی‌تفاوتی، از دردهایش فاصله بگیرد. اما این فاصله‌گیری موقت، در بلندمدت منجر به انباشت هیجانات سرکوب‌شده، خستگی روانی، اضطراب پنهان یا حتی افسردگی می‌شود.

در روان‌شناسی آدلر، رشد واقعی زمانی رخ می‌دهد که فرد بتواند نقص‌ها و آسیب‌پذیری‌های خود را بپذیرد و به‌جای پنهان کردن خود واقعی، وارد ارتباطی صادقانه، انسانی و مبتنی بر همکاری و تعلق شود.

نتیجه‌گیری
از نگاه آدلر، انسان زمانی به رشد واقعی و سلامت روان می‌رسد که به‌جای پنهان کردن ضعف‌ها و ایفای نقش «همیشه قوی»، بتواند خود آسیب‌پذیرش را بپذیرد و در ارتباطی واقعی و انسانی با دیگران قرار بگیرد.
نیاز به قدرت و برتری اگر از احساس حقارت ناشی شود، فرد را به انزوا و فشار روانی می‌کشاند.
اما پذیرش خود با تمام نقص‌ها و احساسات، راه را برای اعتماد، همکاری و احساس تعلق واقعی باز می‌کند.
#روانشناس #روانشناسی #رواندرمانی #زندگی #خودآگاهی

نیچه به طور بنیادین نسبت انسان با حقیقت و دروغ را به چالش میکشد. برخلاف برداشت رایج که انسان را حقیقت جو می‌دانند، نیچه ...
17/07/2025

نیچه به طور بنیادین نسبت انسان با حقیقت و دروغ را به چالش میکشد.
برخلاف برداشت رایج که انسان را حقیقت جو می‌دانند، نیچه باور دارد که انسانها در بسیاری از مواقع نه تنها از حقیقت گریزان اند، بلکه آگاهانه یا ناخودآگاه دروغ را ترجیح میدهند.

دلیلش چیست؟ زیرا حقیقت غالباً تلخ، ناراحت کننده و ویرانگر باورهای امن ماست. حقیقت میتواند ما را از چارچوبهای آشنای ذهنی بیرون بکشد و هویت ما را تهدید کند و احساس امنیتمان را نابود سازد.
بنابراین انسان ترجیح میدهد به دروغهایی زیبا، آرامش بخش و آشنا باور داشته باشد حتی اگر بداند حقیقت جای دیگری است.
نیچه میگوید ما جهان را با استعاره ها، افسانه ها و قراردادهای زبانی میسازیم، چیزی که ما آن را «حقیقت» می نامیم، اغلب فقط تکرار توافقهای جمعی ست؛ نه واقعیتی محض!

به طور مثال:

وقتی جامعه ای باور دارد که موفقیت یعنی ثروت، شاید این صرفاً
یک دروغ زیبای جمعی باشد، که باعث آرامش و معنا در زندگی روزمره می شود.
اما اگر کسی بیاید و حقیقتی دیگر را فاش کند - مثلاً اینکه این نوع موفقیت درون مایه ای پوچ دارد - مردم او را طرد میکنند نه چون که اشتباه میگوید بلکه چون آن حقیقت را نمی خواهند بشنوند.

نتیجه گیری
از دیدگاه نیچه تمایل انسان به دروغ ریشه در ترس از آشفتگی حقیقت دارد.
ما اغلب به دروغهایی و فاداریم که به زندگیمان معنا، امنیت یا ثبات می دهند.
حقیقت چون نا آرام کننده است در بسیاری از مواقع پس زده
می شود.
بنابراین انسانها در پی «آرامش هستند، نه حقیقت.
#رواندرمانی #روانشناسی #روانشناس #خودآگاهی

🌱 نگاه مازلو به عشق؛ از کمبود تا خودشکوفایی ابراهام مازلو، روانشناس برجسته، در نظریه‌ی خودشکوفایی و سلسله‌مراتب نیازهای ...
10/07/2025

🌱 نگاه مازلو به عشق؛ از کمبود تا خودشکوفایی
ابراهام مازلو، روانشناس برجسته، در نظریه‌ی خودشکوفایی و سلسله‌مراتب نیازهای انسانی، نگاهی ژرف و تکامل‌یافته به عشق و رابطه‌ی انسانی دارد. او میان دو نوع عشق تمایز قائل می‌شود:

❤️ عشق نابالغ (Deficiency-love / D-love)
عشقی‌ست برآمده از نیاز و کمبود، از ترس تنهایی، وابستگی و نیاز به تعلق. در این نوع رابطه:
- فرد بیشتر به پر کردن خلاهای درونی خود فکر می‌کند تا شناخت واقعی طرف مقابل.
- رفتارها اغلب کنترل‌گر، خودمحور و متکی به تأیید بیرونی هستند.
- عشق تبدیل به ابزاری برای فرار از تنهایی و نیازهای حل‌نشده می‌شود.

💞 عشق بالغانه (Being-love / B-love)
عشقی‌ست خالص، بالغ و ژرف که از ثبات روانی و رشد درونی سرچشمه می‌گیرد. ویژگی‌های این عشق:
- حاصل بلوغ روانی و خودشکوفایی فرد است.
- مبتنی بر شناخت واقعی طرف مقابل، نه تصورات خام یا فرافکنی آرزوها.
- احترام متقابل و پذیرش فردیت پایه‌ی این رابطه‌اند؛ هیچ‌کس تلاش نمی‌کند دیگری را تغییر دهد.
- آزادانه و رشددهنده است، نه وابسته و محدودکننده.

مزلو تأکید می‌کند که افراد خودشکوفا از عشق به‌عنوان بستری برای رشد مشترک استفاده می‌کنند، نه صرفاً برای رفع نیازهای عاطفی خود. در روابط آن‌ها، درک، پذیرش و حمایت متقابل جای تملک و وابستگی را گرفته‌اند.

✨ نتیجه‌گیری:
از دید مزلو، عشق واقعی زمانی شکل می‌گیرد که انسان به مرحله‌ای از رشد درونی رسیده باشد—جایی که رابطه نه از کمبود، بلکه از شناخت، احترام و پذیرش آغاز می‌شود.
عشق بالغانه نه اسارت است، نه نیاز؛ بلکه هدیه‌ای‌ست از یک انسان کامل به انسانی دیگر.
#روانشناسی #زندگی #رواندرمانی #روانشناس #روانشناسی

ابراهام مزلو در نظریه خود انسانهایی را که به مرحله ی بالای رشد روانی و درونی یعنی خودشکوفایی رسیده اند، به عنوان الگوهای...
03/07/2025

ابراهام مزلو در نظریه خود انسانهایی را که به مرحله ی بالای
رشد روانی و درونی یعنی خودشکوفایی رسیده اند، به عنوان الگوهایی از سلامت روان معرفی می‌کند.
این افراد نه تنها نیازهای پایه ای مانند امنیت، عشق و احترام را پشت سر گذاشته اند، بلکه به سوی رشد معنا، خلاقیت و تحقق کامل استعدادهای خود حرکت کرده اند.

ویژگی های برجسته ی این افراد از نظر مزلو عبارت اند از:)

1-صداقت(Truthfulness).
افراد خودشکوفا واقع گرا هستند؛ خود را فریب نمیدهند و حقیقت را می پذیرند هر چند تلخ باشد. آنها از تظاهر و دروغ پرهیز دارند.

2-خودآگاهی(Self-awareness)
آنها درکی عمیق از احساسات، نیازها، ارزشها و اهداف خود دارند. این خودآگاهی به آنها کمک میکند تا با آرامش تصمیم بگیرند و زندگی اصیل تری را تجربه کنند.

3-پذیرش(Acceptance)
خودشکوفاها خود را همانگونه که هستند می‌پذیرند، آنها دیگران را نیز بدون قضاوتهای افراطی میپذیرند و دنیا را همان طور که هست درک میکنند نه آن طور که آرزو دارند باشد.

4-خلاقیت(Creativity)
خلاقیت برای آنها محدود به هنر و نوآوری نیست بلکه در سبک زندگی، حل مسئله و نگاه متفاوت به دنیا نیز دیده میشود این خلاقیت از درون آنها می جوشد نه صرفاً برای جلب توجه یا تأیید دیگران.

5. استقلال درونی(Self independency)
خودشکوفاها کمتر وابسته به تأیید بیرونی هستند و احساس ارزشمندی خود را از درون میگیرند.

6. روابط عمیق اما محدود( healthy relationship)
آنها روابطی صادقانه، پایدار و عمیق با افراد معدودی دارند؛ کیفیت برایشان مهم تر از کمیت است.

7. قدردانی همیشگی(Thankfulness)
از چیزهای ساده و روزمره زندگی لذت میبرند و دچار بی تفاوتی و روزمرگی نمی شوند.

در نتیجه می‌توان نوشت که:
مزلو معتقد بود که خودشکوفایی بالاترین مرحله ی رشد روانی انسان است. فردی که به این مرحله میرسد نه تنها به خود واقعی اش وفادار است، بلکه جهان را نیز با نگاهی روشن انسانی و خلاق میبیند،رسیدن به این سطح از رشد نه تنها نشان دهنده ی سلامت روان است بلکه چراغی برای جهت گیری دیگران نیز میتواند باشد.

منبع:
Maslow, A. H. (1954). Motivation and Personality

#رواندرمانی #روانشناسی #زندگی #روانشناس

از دیدگاه راجرز "پذیرش خود" نقطه ی آغاز تحول اصیل است؛  یعنی تنها زمانی که فرد دست از انکار سرکوب یا داوری منفی نسبت به ...
26/06/2025

از دیدگاه راجرز "پذیرش خود" نقطه ی آغاز تحول اصیل است؛ یعنی تنها زمانی که فرد دست از انکار سرکوب یا داوری منفی نسبت به خود بر میدارد میتواند فضایی امن برای رشد درونی ایجاد کند.

راجرز باور داشت که هر فرد یک گرایش ذاتی به خودشکوفایی دارد؛ یعنی گرایشی درونی برای تبدیل شدن به نسخه ای کامل تر سالم تر و هماهنگ تر از خود. اما این شکوفایی تنها زمانی ممکن است که فرد احساس امنیت و ارزشمندی کند و این احساس از پذیرش بی قید و شرط خود آغاز میشود. وقتی فرد مدام در حال قضاوت یا طرد بخشهایی از خودش است انرژی روانی اش صرف مبارزه با خودش میشود؛ در نتیجه فرصتی برای تغییر واقعی و پایدار پیدا نمی کند.
پذیرش خود به معنای رضایت مطلق یا منفعل بودن نیست، بلکه یعنی دیدن واقعیت خود بدون انکار و با مهربانی این پذیرش تضادی با میل به بهبود ندارد؛ بلکه برعکس زمینه ساز آن است وقتی فرد بپذیرد که دچار خطا، ضعف یا درد است با شفقت نسبت به خود انگیزه میگیرد تا بهتر شود نه از سر اجبار یا ترس بلکه از روی عشق به خود.
در روان درمانی مراجع محور که راجرز بنیان گذارش بود درمانگر سعی میکند فضایی کاملاً پذیرا، غیر داورانه و همراه با همدلی برای مراجع فراهم کند. راجرز معتقد بود که همین تجربه ی پذیرفته شدن محرکی نیرومند برای رشد و تغییر در فرد است. به همین دلیل بسیاری از مراجعان پس از تجربه ی پذیرش بی قید و شرط شروع به تغییرات مثبت در زندگی خود میکنند.

در نتیجه می‌توان نوشت:
راجرز میگوید تغییر واقعی از دل پذیرش آغاز میشود تا وقتی با خودمان در جنگ باشیم تغییری رخ نمیدهد اما وقتی با نگاهی مهربان و پذیرا به درون خود بنگریم شرایطی روانی برای رشد و دگرگونی فراهم میشود این پذیرش نه پایان راه بلکه شروعی روشن برای زیستنی اصیل و معنا محور است.
منبع:
در مسیر شدن یک انسان On Becoming a Person. )1961( راجرز)
#رواندرمانی #زندگی #روانشناس #روانشناسی

کارل یونگ "پرسونا" را بخش مهمی از روان انسان می‌داند، او می‌گوید پرسونا همان نقابی ست که ما برای زندگی در جامعه بر چهره ...
19/06/2025

کارل یونگ "پرسونا" را بخش مهمی از روان انسان می‌داند،
او می‌گوید پرسونا همان نقابی ست که ما برای زندگی در جامعه بر چهره میزنیم -نقابی که مطابق انتظارات دیگران، فرهنگ، نقشها و ارزشهای بیرونی ساخته می شود.
او براین عقیده است که ما از کودکی یاد میگیریم که چه چیزی «مقبول» است، چه رفتاری دوست داشتنی تلقی میشود و برای پذیرفته شدن چه چیزهایی را باید پنهان یا نمایشی کنیم؟
او میگوید به مرور زمان این نقابها از ما جدا نمیشوند... بلکه جزئی از ما میشوند.
ما آن قدر با آنها یکی میشویم که فراموش میکنیم چهره ی اصلی مان پشتشان چه بوده است و پرسونا به نماینده ی ما در جامعه تبديل می‌شود. اما نه نماینده ی حقیقت روان ما بلکه تصویری ساختگی از آن!

یونگ هشدار می‌دهد:
خطر این جاست که اگر فرد بیش از حد با نقش اجتماعی اش یکی شود، رابطه اش با بخشهای عمیق تر روان - با ناخودآگاه با سایه با «خود» واقعی -قطع میشود.

در این حالت انسان هر چند ممکن است ظاهر موفق یا دوست داشتنی داشته باشد اما در درون از خودش دور شده است.

در نتیجه میتوانم بنویسم که:
یونگ ما را به سفری درونی دعوت می‌کند.
سفری برای شناخت نقابهایی که از آن ما نیستند اما سال ها بر چهره مان مانده اند.
او نمیگوید نقاب نزنیم بلکه میگوید بدانیم که نقاب داریم.
و مهم تر از آن بتوانیم گاهگاهی آن را برداریم و با خود واقعی مان روبه رو شویم.
آگاهی از پرسونا آغاز صداقت با خویشتن است. در جهانی پر از نقشها کسی که خود را بشناسد آرام تر زندگی می‌کند.
#رواندرمانی #روانشناسی #روانشناس #خودآگاهی

Adresse

Berlin

Öffnungszeiten

Samstag 08:00 - 17:00
Sonntag 09:00 - 17:00

Benachrichtigungen

Lassen Sie sich von uns eine E-Mail senden und seien Sie der erste der Neuigkeiten und Aktionen von Shoaib Salangi erfährt. Ihre E-Mail-Adresse wird nicht für andere Zwecke verwendet und Sie können sich jederzeit abmelden.

Die Praxis Kontaktieren

Nachricht an Shoaib Salangi senden:

Teilen

Share on Facebook Share on Twitter Share on LinkedIn
Share on Pinterest Share on Reddit Share via Email
Share on WhatsApp Share on Instagram Share on Telegram

Kategorie