20/07/2025
ندای آسمان، نه کشش زمین
آیا هرگز در خلوت خود، آنجا که روح با اسرار هستی نجوا میکند، به این اندیشیدهای که شاید آنچه تو را به زمین میچسباند، نه کشش گریزناپذیر جاذبهاش باشد، بلکه رانشی مرموز از سوی آسمان؟
ذهن ما، این زندانبان پر وهم و خیال، به سادگی به دنبال توضیحات ملموس و قابل فهم است. «جاذبه»، کلمهای که ما را از ژرفای حقیقت دور میکند. اما اگر این نیروی پنهان، این فشار از بالا، همان ندای فراموششدهی آسمان باشد؟ ندایی که ما را از پرواز به سوی بینهایت بازمیدارد، نه به قصد اسارت، بلکه برای تجربهای دیگر، برای تکمیل چرخهی وجود؟
مانند رودخانهای که بیاختیار به سوی دریا میشتابد، اما نه فقط به دلیل کشش دریا، بلکه به سبب فشار بارانی که از آسمان بر آن فرو میریزد، ما نیز به سوی زمین رانده میشویم. این رانش، این تبعید خودخواسته، شاید همان مسیر اجباری باشد برای یافتن گوهری پنهان در اعماق خود، گوهری که تنها در مواجهه با محدودیتها و سنگینی زمین آشکار میشود.
زمین، معلمی سختگیر است؛ آسمان، یادآور وطن حقیقی ما. و این دافعه، این پسزدن از سوی آن بیکرانگی، تنها راهی است برای وادار کردن ما به گشت و گذار در این سرزمین خاکی، برای شناختن خود در آینه هر سنگ و هر ذره. آیا میتوانی این دافعه را، نه چون نیرویی محدودکننده، که چون راهی به سوی بیداری عمیقتر پذیری؟
👤
Nima Mohyeddin
آرشیو مطالب در تلگرام
https://t.me/+QDbvbhonndpsWJzh