Medical Science PLUS

Medical Science PLUS صفحه‌یی برای نشر مطالب علمی ـ پزشکی

 افکار پارانوویا یا پارانویید چیست؟ #رُخ‌داد_۱: مرد چهل ساله به نام ج. م. که دارای پنج فرزند (سه دختر و دو پسر) است، با ...
31/08/2021



افکار پارانوویا یا پارانویید چیست؟
#رُخ‌داد_۱: مرد چهل ساله به نام ج. م. که دارای پنج فرزند (سه دختر و دو پسر) است، با همراهی دو پسرش به مطب (معاینه خانه) مراجعه کرد. ج. م. نسبت به خودش به این باور است که او اصلاً مریض نبوده و کاملاً سالم است، اما بنا بر اصرار و پافشاری فرزندانش به داکتر مراجعه نموده است. وقتی پرسیده شد که چی مشکلی داری؟، پسر بزرگ وی شروع به بیان شرح حال پدرش کرد، و گفت:
"پدرم از چهار سال به اینسو کاملاً بدگمان و شکاک شده است، و نسبت به اعضای خانواده، از جمله مادرم، کاملاً گمان بد پیدا نموده و همواره او را متهم میکند که گویا با مردان بیگانه در ارتباط اند؛ با اینکه ما همه میدانیم که مادرم اصلاً چنین کسی نیست. مشکلات وی از مدتی به اینسو کاملاً جدی شده، و حتی وقتی به حمام میرود، مادرم را درون یک خانه زندانی نموده، دروازه را قفل نموده و کلید را با خود می‌برد. نسبت به خواهرانم نیز چنین افکاری دارد و اجازه نمی‌دهد که مادر و خواهرانم پا از دروازه بیرون نهند".

در حالیکه عرق ناشی از اضطراب و خجالت وی را امان نمی داد، به صحبت هایش ادامه داد:
"پدرم دو ماه قبل مادر و خواهر کوچکم، که فقط هشت سال عمر دارد، را با خود به هندوستان برد تا معاینه DNA انجام دهد و مطمین شود که او فرزند خودش است و مادرم با مرد دیگری ارتباط نداشته است"!
"هر قدر برایش اصرار میکنیم که از چنین گمان‌هایی بپرهیزد متاسفانه سودمند نیست. وقتی برایش توصیه می‌کنیم که به داکتر مراجعه کند، با قاطعیت جواب می‌دهد که من مریض نیستم و چرا باید به داکتر مراجعه کنم. راستش، از وقتی پدرم چنین مشکلی پیدا نموده، هیچ یک از اعضای خانواده روز خوش ندیده‌ایم، و دایم نگران و پریشانیم. مادرم روز و شب را با گریه سپری می‌کند و همواره مرگ خودش را آرزو می‌کند".

_______________________

افکار پارانویید چیست؟
پارانویید به افکار غلط و بی‌اساسی گفته میشود که خود فرد بیمار اکثراً به غلط بودن آن واقف نبوده، ولی سایر افراد خانواده و دوستان وی میدانند که چنین باورها غلط، بی‌جا و غیرواقعی اند. افکار پارانویید خیلی سفت و محکم است و با استدلال منطقی قابل تغییر نیست. افکار پارانویید نه تنها امور روزمره فرد بیمار را لطمه میزند، بلکه زندگی سایر اعضای خانواده و دوستان وی را نیز به چالش می‌کشد. فردی که افکار پارانویید دارد ممکن دست به خودکُشی زده و یا برنامه قتل کس/ کسانِ دیگری را بریزد. اگر افکار پارانویید تداوی نشود، ممکن سال‌ها ادامه یافته و با گذشت زمان وخیم‌تر شود.
افکار پارانویید نوعی از هذیان شمرده میشود (هذیان انواع گوناگون داشته که پارانویید یکی از آنهاست). هذیان یا delusion عبارت از باورهای محکم، ولی غلط، اند که سایر افراد به غلط بودن آن واقف اند، ولی خود فرد اکثراً به غلط بودن افکار مذکور واقف نبوده، با استدلال تغییر ننموده، جزء عقاید فرهنگی و مذهبی نبوده، و امور زندگی فرد را مختل می‌کند. هذیان انواع گوناگون داشته که افکار پارانویید یکی از آن‌هاست. سایر انواع هذیان عبارت اند از:
هذیان خودبزرگ‌بینی یا بزرگ‌منشی (delusion of grandeur): فرد باور و عقیده دارد که دارای استعداد خارق‌العاده بوده، واجب‌الاحترام است، از سایر افراد برتری داشته و باید دیگران تحت امر وی باشد و آنچه که حکم می‌کند کسی حق چون و چرا ندارد. این نوع هذیان نزد بیماران مانیا (دو قطبی) بیشتر دیده می‌شود.
هذیان آسیب و گزند (persecutory delusion): فرد به این باور است که کس/ کسانی دنبال قتل، آزار و اذیت وی است و یا برعلیه او توطیه‌چینی میکنند. به همین دلیل، افرادی که از اینگونه هذیان رنج می برند دایم در حالت دفاعی قرار داشته و از سایر افراد متنفر و/یا گریزان اند، و ممکن است به منظور مصئونیت خودش به دیگران حمله نموده و ضرر برساند. هذیان آسیب و گزند را میتوان از زیرمجموعه‌های پارانویید برشمرد.
هذیان عشقی یا خودمعشوق‌پنداری (erotomania): فرد باور دارد که کسی از کلاس بالاتری (مثلاً دختر یا پسر پادشاه، ورزشکار یا هنرمندِ مشهوری) عاشق وی شده است.
هذیان عجیب و غریب (bizarre delusion): به باورهایی گفته میشود که از نظر عقلی و منطقی ناممکن باشد.

اگه با فردی با چنین افکاری روبرو می‌شوید، بهتر است با متخصص امراض روانی (روان‌پزشک) مشورت نمایید. خودکُشی و دیگرکُشی از خطرهای احتمالی نزد این بیماران به شمار رفته و باید اقدامات احتیاطی و پیشگیرانه در نظر باشد. روان‌درمانی کاربرد چندانی ندارد.


تسمم با گاز كاربن‌مونواكسايد (زغال گرفتگي يا گاز گرفتگي)  or Carbon monxide Poisoningبا سرد شدن هوا، استفاده از مواد سوخ...
23/12/2020

تسمم با گاز كاربن‌مونواكسايد (زغال گرفتگي يا گاز گرفتگي)

or Carbon monxide Poisoning

با سرد شدن هوا، استفاده از مواد سوخت عضوي (مانند زغال سنگ، چوب، گاز و ...) براي گرم نمودن خانه، دفتر، حمام و غيره نيز افزايش پيدا ميكند. از سوختن ناتام مواد عضوي، گاز كاربن‌مونواكسايد توليد شده كه بي‌رنگ و بی‌بو ميباشد. هرگاه شخص در محيطي قرار گيرد كه گاز كاربن‌مونواكسايد در آنجا موجود باشد، ممكن مسموم گردد، كه اصطلاحاً زغال‌گرفتگي يا گاز گرفتگي ياد ميشود. زغال گرفتگي در ماه هاي سرد سال افزايش پيدا نموده و در صورتيكه شديد باشد و/ يا تداوي نگردد، باعث مرگ ميشود. مرگ‌ومير در اثر تسمم با كاربن‌مونواكسايد در كشورهاي كه امكانات و آگهي طبي در حداقل است (مانند افغانستان)، نگران كننده است.

هموگلوبين كه تركيب كيمياوي آن پروتين ميباشد، در داخل حجرات سرخ خون موجود بوده و ماليكولهاي آكسيجن را از شُش‌ها گرفته و به سایر انساج ميرساند، و هر ماليكول هموگلوبين ميتواند چهار ماليكول آكسيجن را از شُش‌ها به انساج منتقل كند. كاربن‌مونواكسايد ميل تركيبي خيلي بالايي با هموگلوبين داشته، و ٢٥٠ مرتبه سريع‌تر از آكسيجن عمل نموده و با هموگلوبين يكجا ميشود. از آنجايكه كاربن‌مونواكسايد جاي آكسيجن را اشغال نموده و مانع رسيدن آكسيجن به انساج ميشود، بناءً انساج بدن به كمبود آكسيجن مواجه شده و سلول‌های (حجرات) قلب و دماغ بيشتر و زودتر از هر نسج ديگري آسيب مي‌بينند و عامل مرگ نيز همين پديده است. افراد با مشكلات قلبي و ريوي، و نوزادان زودتر از ديگران متضرر ميشوند.
از تركيب كاربن‌مونواكسايد با هموگلوبين، كاربوكسي- هموگلوبين توليد ميشود، هرگاه اندازه كاربوكسي- هموگلوبين در خون به ده درصد برسد، اعراض بوجود ميآيد.

٣٧ درصد از كسانيكه با گاز كاربن‌مونواكسايد مسموم می‌شوند از سردردي؛ ١٨ درصد از سرگيجه؛ و ١٧ درصد از دلبدي شكايت خواهند نمود. تاري ديد، اختلاج، كوما، افزايش ضربان قلب و سرعت تنفس، و اختلال حافظه‌ی دور و نزديك نيز در پي تسمم با كاربن مونو اكسايد بوجود خواهند آمد. اعراض و نشانه هاي كلينيكي تسمم با گاز كاربن‌مونواكسايد بستگي به مقدار كاربوكسي- هموگلوبين دارد، هرگاه درصدي كاربوكسي- هموگلوبين به ١٠ برسد، سردردي شروع شده، و درصورتيكه به ٥٠ - ٧٠ درصد برسد، به تدريج، اختلاج، كوما و مرگ بوجود خواهند آمد.

کاربوکسی- هموگلوبین در اثر دود سگرت نیز تولید می‌شود و غلظت آن در خون افراد سگرتی به کمتر از ده درصد میرسد.

.

لازم به يادآوري است كه پرسيدن از بيمار و همراهانش و نيز تعيين غلظت كاربوكسي- هموگلوبين در خون، مهمترين هاي تشخيص به شمار می‌روند. استفاده از اكسيمتري نوك انگشتان براي تشخيص بي‌فايده است زيرا آلهء مذكور قادر به شناسايي كاربوكسي- هموگلوبين در خون نميباشد.
كاربن‌مونواكسايد از طريق شُش‌ها دوباره از بدن خارج شده و اطراح ميگردد. نيم عمر آن، در دماي اتاق، سه تا چهار ساعت ميباشد. هرگاه با آكسيجن خالص (١٠٠درصد) تداوي گردد، نيم عمر آن به سي تا نود دقيقه كاهش مي‌يابد؛ و اگر آكسيجن خالص با فشار بلند (دو تا سه اتمسفير) تطبيق گردد، نيم عمر آن به پانزده تا ٢٣ دقيقه نزول ميكند؛ و به همين دليل براي تداوي بيماران مذكور از آكسيجن خالص با فشار بلند استفاده ميشوند (نیم‌‌عُمر عبارت از مدت زمانی‌ست که غلظت یک ماده طی آن به نصف (نیم) کاهش یابد).

تحقيقات نشان داده است كه تداوي با آكسيجن خالص با فشار بلند براي بهبودي وضعيت بيمار خيلي مهم و موثر بوده است. تداوي با آكسيجن خالص تحت فشار بلند (دو تا سه اتمسفير) تا زماني بايد ادامه داده شود كه غلظت كاربوكسي- هموگلوبين در خون به كمتر از ده درصد برسد، و اگر تعيين غلظت كاربوكسي- هموگلوبين در خون ممكن نباشد، بيمار بايد يك و نيم تا دو ساعت (نود تا صد و بيست دقيقه) تحت درمان با آكسيجن ١٠٠درصد با فشار ٢ تا ٣ اتمسفير قرار گيرد.

توليد فشار بلند به اندازه دو تا سه اتمسفير نيازمند دستگاهي است كه بيمار داخل آن جا داده شده و فشار آن تنظيم ميگردد. متأسفانه اين دستگاه در اكثر مراكز صحي، مخصوصاً در افغانستان، وجود ندارد. آكسيجن خالص در همه مراكز صحي قابل دسترس است.

تكرار ميكنيم؛ .

بايد گفت كه استفاده از آكسيجن خالص با فشار بلند نيز اضرار خود را دارد. پنموتوراكس، اختلاج و امبوليزم هوايي ميتواند از پيامدهاي ناخواستهِ تداوي با آكسيجن خالص با فشار بلند باشند.

كساني كه با گاز كاربن‌مونواكسايد مسموم شده و زنده مانده اند، در دراز مدت ممكن مصاب يك يا چند ازين اختلالات گردند؛ كاهش ذكاوت ذهني، اختلال در حافظه دور و نزديك، دمانس، عوارض جنوني، بيماري پاركينسون، نابينايي، افسردگي، و اختلال در راه‌رفتن.

پس از ختم تداوي و مرخص شدن بيمار از شفاخانه، بايد برايش توصيه شود كه تا دو هفته‌ي ديگر فعاليت‌هاي فزيكي خود را كاهش داده و استراحت كند.

يك گرام پيشگيري بهتر از يك كيلو درمان است.

صحتمند باشيد
دلاور ابراهيمي

 #حافظه – قسمت ۳ (بخش آخر، موضوعات متفرقه)نقش امیگدالا در روند حافظه: امیگدالا یکی از ساختمان‌های دخیل در تشکیل حافظه می...
05/08/2020

#حافظه – قسمت ۳ (بخش آخر، موضوعات متفرقه)

نقش امیگدالا در روند حافظه: امیگدالا یکی از ساختمان‌های دخیل در تشکیل حافظه میباشد (به #شکل‌ها دقت نمایید). تحقیقاتی را که مایکل باک و کلینگر در سال ۱۹۸۶ انجام دادند، نقش امیگدالا را در تشکیل حافظه به اثبات رسانیدند. باک و کلینگر نخست واژه‌ها را نظر به بار عاطفی– احساسی آنها به سه گروه تقسیم نمودند؛
یک: واژه‌ها با بار عاطفی– احساسی مثبت، مانند بوسیدن، جایزه، وغیره؛
دو: واژه‌ها با بار عاطفی– احساسی منفی، مانند بیماری، از دست دادن، و غیره؛ و
سه: واژه‌ها بدون بار عاطفی– احساسی (خنثی)، مانند فرش و غیره.
باک و کلینگر دریافتند که واژه‌های با بار عاطفی– احساسی بیشتر از واژه‌های خنثی در حافظه باقی مانده و به یاد آوردن آنها نیز آسانتر میباشد. (منبع۱)

امیگدالا و ساختمانهای هیپوکمپال مراکز اساسی حافظه شمرده میشود. به #شکل‌ها دقت نمایید.

فراموشی دوران کودکی: حوادث سه سال اول زندگی بصورت طبیعی فراموش میشود که بنام فراموشی دوران کودکی (infantile amnesia) یاد میشود. این نوع فراموشی طبیعی بوده و نمیتوان آنرا اختلال به حساب آورد. (منبع۲)

اختلال حافظه یا امنیزی:
کاهش گلوکوز در دوران خون نیز میتواند باعث اختلال در کارکرد حافظه گردد: گلوکوز منبع اساسی انرژی برای حجرات عصبی (نیورون‌ها) شمرده میشود. زمانیکه مقدار گلوکوز در دوران خون کاهش پیدا نماید، میتواند در کارکرد نیورون‌ها مداخله نموده و یکی از نتایج آن اختلال در حافظه خواهد بود. حال اگر شما بدون صرف صبحانه به مطالعة کتاب و کارهای فکری می‌پردازید، توقع زیادی از مراکز حافظه خویش نداشته باشید. (منبع۱)

آیا میدانید که کافیین (موجود در قهوه) چگونه باعث بیش‌فعالی مراکز حافظه میگردد؟ به باور دانشمندان، کافیین وقتی به سیستم عصب مرکزی داخل میشود باعث افزایش ناراپینفرین (نارادرینالین) میگردد، و افزایش ماده مذکور به نوبت خود باعث افزایش میزان گلوکوز در دوران خون گردیده و به این ترتیب مواد سوخت بیشتری را در اختیار نیورون‌ها قرار داده و در نتیجه باعث بیش‌فعالی مراکز حافظه میگردد. از آنجایکه مصرف کافیین، مخصوصاً مقدار بیشتر آن، خود دارای عوارض جانبی بوده و از نظر طبی کاملاً بی‌خطر نمی‌باشد، بناءً مصرف آنرا برای این منظور توصیه نمیکنیم. قهوه (کافیین) میتواند علایم اضطراب را افزایش داده، سرعت ضربان قلب را بالا برده، لرزش و تکان قلب را بوجود آورد، و نیز باعث بیخوابی یا کمخوابی گردد. (منبع۱)

اختلال افسردگی و اختلال اضطرابی، هر کدام، میتواند باعث اختلال حافظه گردد. بیشتر افرادی که افسردگی دارند از اختلال حافظه نیز رنج می برند که این نوع اختلال حافظه را به نام دمانس کاذب یاد میکند. تفاوت آن با دمانس واقعی (الزایمر) درین است که افراد با دمانس کاذب از اختلال حافظه خویش آگاهی دارند و وقتی نزد روان‌پزشک مراجعه میکنند، خود از اختلال حافظه شکایت میکنند؛ ولی بیماران الزایمر با وجود اینکه مبتلا به اختلال شدید حافظه میباشند، خود از آن آگاهی نداشته و اگر از آنها پرسیده شود که مشکل اصلی چیست؛ پاسخ آنها این خواهند بود که "مشکلی وجود ندارد". (منبع۲)

کمبود ویتامین‌های خانواده ب (مانند ب۱، ب۳، و ب۱۲) نیز میتواند باعث اختلال حافظه گردد. کمبود ویتامین ب۱ که بیشتر نزد افراد الکولی شایع است، باعث سندروم ورنیک- کارسوکوف گردیده که یکی از علایم برجسته این بیماری اختلال حافظه میباشد. کمبود ویتامین ب۳ باعث بیماری پلاگرا گردیده که این بیماری نیز یکی از عوامل اختلال حافظه شمرده میشود. کاهش ویتامین ب۱۲ در بدن برعلاوه اینکه به رشته‌های اعصاب محیطی آسیب میرساند (باعث نیوروپتی میگردد)، باعث اختلال در کارکرد سیستم عصب مرکزی نیز میگردد که خود میتواند به اختلال حافظه منجر شود. (منبع۲)

ضربه به سر نیز میتواند باعث اختلال حافظه گردد. فردی که از ارتفاع سقوط میکند و یا در حادثه ترافیکی ضربه به سر را سپری میکند، ممکن دچار اختلال حافظه گردد. این نوع اختلال حافظه بصورت آنی به وقوع پیوسته و میتواند به دو شکل ظاهر شود؛ امنیزی پیش‌گستر (فرد بعد از وقوع حادثه دیگر قادر به تشکیل حافظه جدید نیست)، و امنیزی پس‌گستر (در اثر ضربه به سر، فرد تمام اطلاعات قبلی ذخیره شده در حافظه خویش را از دست میدهد). (منبع۳)

بیماری الزایمِر: اساسی‌ترین نشانه این بیماری عبارت از اختلال حافظه (امنیزی) میباشد. در بیماری الزایمر حجرات دماغی (نیورون‌ها) در قسمت‌های مشخص دماغ، بویژه در مراکز حافظه، از بین رفته و در نتیجه اختلال حافظه بوجود میآید. متاسفانه بیماری الزایمر بصورت قطعی قابل تداوی نمیباشد، و یکی از بیماریهای پیشرونده دستگاه عصبی بوده که با مرور زمان وضعیت بیمار وخیم‌تر میشود. اگر سن شما کمتر از ۶۰ سال است و از کارکرد حافظه خویش شکایت دارید، نگران بیماری الزایمر نباشید، زیرا این بیماری از بیماری‌های کهنسالی به شمار آمده و واقعات آن قبل از ۶۰ سالگی ناچیز میباشد. (منبع۳)

بیش‌فعالی حافظه: آنچه تا هنوز بحث شد پیرامون کاهش حافظه بود، حالا حالتی را در نظر گیرید که حافظه بیش از حد معمول فعال و پُرکار باشد. در صورتیکه حافظه بیش‌فعال باشد، حتی جزئیات خُرد و ریز را نیز ثبت و دوباره در دسترس قرار خواهند داد. بسیاری از دانش‌آموزان و دانشجویان ممکن آرزوی چنین حافظه‌یی را داشته باشند. اینکه آیا بیش‌فعالی حافظه را میتوان "اختلال حافظه" به شمار آورد؟، هنوز توافقی درین مورد وجود ندارد.

الکساندر لوریا (Alexander Luria, 1930s)، دانشمند روسی، بخاطر پژوهش‌های زیادی که روی مغز انسان انجام داد، به شهرت رسید. روزی مردی بنام س. در شفاخانه‌یی که لوریا آنجا کار مینمود مراجعه کرد و از بیش‌فعالی حافظه شکایت داشت. جزئیات غیرضروری هر ماجرایی آنقدر افکار آقای س. را بخود مصروف نموده بود که فرصت پرداختن به امور روزمره را از وی گرفته بود. لوریا سالها روی حافظه آقای س. تحقیق نمود؛ و مشهورترین آزمایشی که انجام داد این بود که در صفحه ای از کاغذ که دارای چهار ستون، و هر ستون حاوی ده‌ها عدد بود را به وی نشان داد. آقای س. فقط چند دقیقه به صفحه مذکور دقت نمود. پس از آن به هر ردیفی (افقی، عمودی، مایل) که پرسیده میشد، آقای س. به دقت میتوانست اعداد را بازگو کند. حتی بعد از گذشت ماه‌ها وی قادر بود تا با اندکی خطا، اعداد مذکور را به یاد بیاورد. در تحقیق دیگری، آقای س. قادر شد حتی بعد از گذشت ۱۵ سال جزئیات یک مکالمه لفظی را به خاطر آورده و بازگو کند. بیش‌فعالی حافظة آقای س. هرچند از یک طرف برایش مفید بود، اما از جهت دیگر، تراکم بیش از حد جزئیات ماجراهای زندگی باعث کاهش تمرکز وی به امور روزمره اش گردیده بود و این باعث شد تا چندین بار از وظیفه اش برکنار شود. الکساندریا لوریا هیچ راه درمانی برای آقای س. پیدا نکرد. بالاخره آقای س. از مراجعه به پزشک ناامید شد و به نمایش‌های رسانه‌یی روی آورد و مخاطبین زیادی را در برنامه "نخبه حافظه" علاقمند خودش کرد. (منبع۱)



References:
1. Lahey. Psychology, an introduction. 8the edition. 2004
2. Blumenfeld. Neuroanatomy, through clinical cases. 2002
3. Kaplan & Sadock’s Psynopsis of Psychiatry. 11th edition. 2015

 ؟ راجع به اینکه چرا  #فراموشی صورت میگیرد،  #چهار نظریه وجود دارد؛۱. نظریه محو یا نابودی (decay theory): طبق این نظریه،...
21/07/2020

؟

راجع به اینکه چرا #فراموشی صورت میگیرد، #چهار نظریه وجود دارد؛

۱. نظریه محو یا نابودی (decay theory): طبق این نظریه، همان قسمتی از اطلاعات که طی زمان طولانی مورد استفاده قرار نگیرد با گذشت زمان محو و نابود میشود. درین نظریه دلیل محو یا نابودی اطلاعات، گذر «زمان» قبول گردیده است، یعنی فقط گذر زمان میتواند اطلاعات را محو و نابود سازد. لازم به یادآوری است که گذر زمان میتواند عامل نابودی اطلاعات در مرحله ۱ (ثبت حسی) و مرحله ۲ (حافظه کوتاه‌مدت) به حساب آید، اما در مورد حافظه درازمدت (مرحله ۳)، گذر زمان به تنهایی نمی‌تواند باعث نابودی یا محو اطلاعات ازین مرحله گردد (White, 2002). دلیل فراموشی در مرحله ۳ بیشتر تداخل اطلاعات مشابه است که مانع «به یاد آوردن» میشود.

۲. نظریه تداخل اطلاعات (Interference theory): برخلاف نظریه قبلی که گذر زمان را به تنهایی عامل فراموشی میداند، نظریه تداخل اطلاعات بیان میدارد که دلیل اینکه ما نمی‌توانیم اطلاعات را بصورت دقیق به یاد بیاوریم، مداخله یا تداخل اطلاعات مشابه به آن است (Wickens, Born & Allen, 1963). هرگاه شما در مضمون تاریخ سال تولد، سال رسیدن به قدرت و سال وفات چند تن از پادشاهان را حفظ نموده باشید، پس از گذشت چند روز ممکن است سال تولد یکی را بجای سال وفات دیگری روی پارچه امتحان بنویسید. به نمونه دیگر توجه کنید؛ دو نفر از دوستان شما بنام‌های احمد و حمید در خوابگاه دانشگاه بسر میبرند. شما دو روز قبل با احمد تماس گرفته و شماره اتاق وی را می‌پرسید؛ وی میگوید: ۳۴۲۸. روز بعد به حمید تماس گرفته و وی شماره اتاق اش را ۲۳۴۶ میگوید. امروز که میخواهید به خوابگاه دانشگاه رفته و به اتاق هر یک از آنها سری بزنید، در یاد آوردن شماره¬های اتاق مردد میشود و ممکن مخلوطی از ارقام مذکور در ذهن شما چالش ایجاد کند؛ به #شکل دقت نمایید.

هرچند نظریه تداخل اطلاعات به بسیاری از پرسش‌ها در مورد فراموشی پاسخ میدهد، ولی با آنهم یگانه دلیل فراموشی نبوده و دلایل دیگری نیز درین زمینه وجود دارد مانند نظریه تحریف اطلاعات.

۳. نظریه تحریف یا نوسازی اطلاعات (Reconstruction theory): طبق این نظریه، اطلاعاتی را که در حافظه درازمدت ذخیره نموده‌ایم ممکن پس از مدتی آنرا بشکل اولی نه، بلکه بشکل تغییر یافته (تحریف شده یا نوسازی شده) دوباره بخاطر بیاوریم (Schachter, 1999). به اساس این نظریه، اطلاعات ذخیره شده در حافظه درازمدت از چندین عامل دیگر تأثیر پذیرفته و با گذشت زمان ممکن کاملاً دگرگون شود. تجارب و اطلاعات قبلی، باورها و توقعات فردی میتوانند اطلاعات را دچار تحریف و تغییر نمایند. نخست به شرح یک واقعه می‌پردازیم؛

خانمی در منزلش مورد تجاوز جنسی قرار گرفت. بعداً او در مورد مشخصات فرد متجاوز معلومات مشرحی را تهیه و در اختیار نیروهای بازرسی قرار داد. پولیس بر اساس توضیحاتی که از خانم مذکور دریافت نموده بود، فردی بنام دونالد تامسون (Donald Thompson) را بازداشت نمود. وقتی قضیه را با دقت بررسی نمودند، دریافتند که در همان دقایقی که تجاوز صورت گرفته، دونالد تامسون در حین اجرای یک برنامه "زنده" تلویزیونی بوده، و جالب اینکه، یکی از بیننده¬های برنامه آقای تامسون همین خانمی بوده که حالا وی را به تجاوز جنسی متهم نموده است. وقتی موضوع را از نظر عملی- روانشناسی بررسی نمودند، به این نتیجه رسیدند که حافظه خانم مذکور دستخوش تحریف شده؛ و از آنجایکه او در حین تماشای برنامه زنده آقای تامسون بوده و ناگهان مورد حمله متجاوز قرار گرفته، تصویر آقای تامسون بجای تصویر فرد متجاوز در حافظه وی ثبت گردیده و منجر به اتهام آقای تامسون گردیده است. نکته جالب دیگر اینکه، آقای دونالد تامسون یک روان‌شناس مشهوری بوده که در برنامه زنده تلویزیونی خویش همان لحظه در مورد حافظه صحبت می‌نموده است (تامسون، 1988).

در مورد تحریف حافظه پژوهش‌های زیادی صورت گرفته که مشابه به یکی از آنها را ما درینجا بیان میکنیم؛

حال از شما میخواهیم تا این متن را خوانده و سپس به سوالات در مورد آن پاسخ دهید:

«فردی بنام ن. تعدادی از مدارک و اسناد محرمانه یک دفتر استخباراتی را دزدیده بود. پس ازینکه مأموران استخباراتی متوجه شدند به دنبال وی شتافتند تا اینکه خانه وی را محاصره نمودند. آقای ن. به امید اینکه مأموران نتوانند جرم وی را ثبوت نماید، تمام اسناد و مدارک مذکور را به تنور انداخت»

بدون اینکه دوباره به متن قبلی مراجعه کنید پاسخ دهید که آیا این جمله در متن مذکور موجود بود و یا خیر؟: «آقای ن. به امید اینکه مأموران نتوانند جرم وی را ثبوت نماید، تمام اسناد و مدارک مذکور را آتش زد»

ممکن پاسخ بسیاری از مخاطبین «بلی» باشد، حالانکه جملۀ مذکور در متن وجود نداشته است، و اصلاً از «آتش» نام گرفته نشده است، و تنور ممکن است کاملاً سرد بوده باشد؛ ولی از آنجایکه چنین توقعی از معنی داستان داشتیم، بناءً حافظۀ ما بجای تنور، آتش را در خود ثبت نموده است.

نمونۀ دیگر؛ این واژه‌ها را فقط یکبار مطالعه نموده ولی از تکرار آن خودداری نمایید و سپس به سوالات مرتبط به آن پاسخ دهید:

«مربا – سیب – انار – آب میوه – انگور – عصاره‌گیر – پیاله – استراحت – تلویزیون»

حال بدون اینکه دوباره به واژه‌ها رجوع کنید، پاسخ دهید که کدام یک ازین واژه‌ها در میان واژه‌های قبلی حضور نداشته است: «میوه – انار – سیب – آب میوه – انگور – شیرین – پیاله – استراحت – تلویزیون»

حال واژه‌های که تصور میکنید در میان واژه‌های قبلی حضور نداشتند را یادداشت نمایید؛ و سپس برای اطمینان، دوباره به واژه‌های قبلی نظری بیندازید. از آنجایکه بسیاری از واژه‌های مذکور میوه و یا مرتبط به آن بود، بناءً ممکن است حافظۀ ما واژه «شیرین»، که وصف عمده تمام میوه‌هاست، را به اشتباه در خود جای دهد، در حالیکه واژه مذکور در میان واژه‌های اولیه حضور نداشت. اصطلاح حافظه کاذب (false memory) زمانی استفاده میشود که چیزی اصلاً اتفاق نیفتیده باشد، حالانکه حافظه آنرا به عنوان واقعیت عینی در خود ذخیره نموده باشد. یکی از مصداق‌های حافظه کاذب همین واژه «شیرین» است که در میان واژه¬های اولیه اصلاً حضور نداشته، ولی حافظه آنرا به عنوان «جان کلام» در خود جای داده است.

آنچه را تذکر دادیم به اساس شباهت با تحقیق Roediger & McDermott بود که در سال 2000 میلادی انجام شد. آنها درین تحقیق دریافتند که پنجاه درسد از اشتراک کنندگان دچار حافظه کاذب گردیده اند!

۴. نظریه انگیزشی (motivated forgetting): واپس‌رانی (repression) نمونه‌یی ازین نوع فراموشی میباشد. به اساس نظریه زیگموند فروید، واپس‌رانی از سازوکارهای دفاعی بوده که بصورت ناخودآگاه انجام می‌پذیرد و ما از آن آگاهی نداریم. برای توضیح خوبتر موضوع، خواستم آنرا به کمک مثالی شرح دهم. مثلاً، کودکی در سن هفت سالگی مورد آزار و اذیت جنسی قرار میگیرد؛ سپس خاطرات تلخ آن تا زمانیکه در ذهن خودآگاه کودک حضور دارد باعث رنجش و عذاب وی میگردد؛ و از آنجایکه خاطرات مذکور برای مغز خودآگاه ناخوشایند و آزار دهنده است، بناءً در یک روند خودبخودی خاطرات مذکور از ضمیر خودآگاه (هشیار) بسوی ضمیر ناخودآگاه (ناهشیار) واپس رانده میشود، بدون اینکه خود شخص از آن آگاه باشد. به اساس این نظریه، با آنکه خاطرات تلخ و ناخوشایند در ضمیر ناخودآگاه رانده شده است که شخص از آن آگاهی ندارد، اما این بدان معنا نیست که محتویات ضمیر ناخودآگاه روی رفتار و روان شخص بی تأثیر است. واپس‌رانی یک روند طبیعی بوده که بصورت ناخودآگاه انجام می پذیرد، و درین روند تعدادی از خاطرات یا اطلاعات را به نحوی فراموش میکنیم.

لازم به یادآوری است که واپس‌رانی از سرکوب (suppression) متفاوت است. سرکوب یک روند عمدی است که شخص بصورت قصدی و انتخابی توجه خود را از خاطرات یا اطلاعات آزار دهنده به خاطرات مورد پسند یا حداقل خنثی تغییر میدهد؛ مثلاً فردی که در مقابل والدینش مرتکب خطایی گردیده، هر وقتی به یاد آن می افتد، بصورت عمدی توجه اش را به مطلب دیگری که حداقل آزار دهنده نباشد، سوق میدارد.


.

حافظه (memory) – قسمت ۱تصور نمایید اگر حافظه نمی داشتیم، چی تعبیری از پدر، مادر، برادر و خواهر داشتیم؟ آیا فرقی بود بین ...
07/07/2020

حافظه (memory) – قسمت ۱

تصور نمایید اگر حافظه نمی داشتیم، چی تعبیری از پدر، مادر، برادر و خواهر داشتیم؟ آیا فرقی بود بین دوست/آشنا و بیگانه؟ آیا حاضر بودیم مکتب و دانشگاه برویم؟ آیا قادر بودیم تا گندم بکاریم و خود را از گرسنگی نجات دهیم؟

همانگونه که حرکات دست و پای ما از وظایف دماغ شمرده میشود، حافظه نیز از کارکردهای شگفت انگیز دستگاه عصبی به شمار میرود.

اطلاعات محیطی از طریق حواس پنجگانه به مراکز حافظه میرسد. رنگ گل به کمک چشم، بوی گل به کمک حس بویایی، نرمی و درشتی گلبرگهای آن به کمک حس لمسی، و آواز پرندگان باغ به کمک دستگاه شنوایی ما به مراکز حافظه منتقل میشود.

بر علاوه اطلاعات محیطی، آنچه در خیال‌پردازی به آن می پردازیم و یا در خواب می بینیم نیز به کمک حافظه ثبت و ذخیره شده میتوانند.

حافظه دارای سه مرحله میباشد.
مرحله ۱– ثبت حسی: عمر این مرحله بسیار کوتاه و حدود نیم ثانیه میباشد. وقتی در یک فروشگاه بزرگ برای خرید یک ساعت دستی میروید، در هر ثانیه سدها یا حتی هزاران شی مختلف را از نظر می گذرانید. آیا گاهی از خود پرسیده اید که چند درسد از آنچه را دیدید به خاطر دارید؟ اکثر چیزهایی را که دیدید و توجه ننمودید دستگاه عصبی نادیده گرفته و در کمتر از یک ثانیه دوباره از حافظه ناپدید میشود. در صورتیکه به چیزی توجه نمایید، اطلاعات در مورد آن، به مراحل بعدی حافظه (حافظه کوتاه- و دراز مدت) منتقل میشود.

مرحله ۲ – حافظه کوتاه مدت: عمر این مرحله حدود ۳۰ ثانیه، یعنی کمتر از یک دقیقه، میباشد. وقتی شماره تلفون کسی را یکبار روخوانی میکنید، در صورتیکه نتوانید آنرا تکرار ذهنی نمایید، آیا قادر خواهید بود تا بعد از گذشت یک دقیقه بدون کاستی آنرا بازگو نمایید. حافظه کوتاه مدت از نظر زمانی و گنجایش محدودیت دارد؛ در کمتر از یک دقیقه دوباره اطلاعات را از دست داده و گنجایش آن ۵ تا ۹ واحد میباشد. اگر توانستید تکرار نمایید، اطلاعات به مرحله بعدی، یعنی حافظه دراز مدت، انتقال می یابد. از آنجایکه تکرار نموده ایم، شماره تلفون خود و اعضای خانواده خویش را در حافظه دراز مدت با خود داریم.

مرحله ۳ – حافظه دراز مدت: حافظه دراز مدت از نظر زمانی و گنجایش نامحدود است؛ یعنی اطلاعات موجود در آن با گذر زمان از بین نمی رود و نیز هرقدر اطلاعات را خواسته باشیم در آن ذخیره نموده میتوانیم. اینکه نمی توانیم اطلاعاتی را درست به خاطر بیاوریم دلایل دیگری دارد، مانند تداخل اطلاعات مشابه و سایر دلایل فراموشی (در بخش¬های بعدی به آن پرداخته خواهند شد).
اینکه حافظه دراز مدت محدودیت زمانی ندارد، باهریک (Bahrick) تحقیقی را انجام داد و به اثبات رسانید. اشتراک کنندگاه درین تحقیق کسانی بودند که پنجاه سال قبل زبان هسپانوی آموزش دیده بودند؛ وقتی باهریک دوباره به آنها زبان هسپانوی را آموزش میداد متوجه شد که اکثریت آنها قادر اند تا اطلاعات در مورد زبان هسپانوی که پنجاه سال قبل آموزش دیده بودند را دوباره به خاطر بیاورند. باهریک به این نتیجه رسید که اطلاعات در مورد زبان هسپانوی نزد اشتراک کنندگاه درین پژوهش حتی در جریان پنجاه سال نیز از بین نرفته اند (Bahrick, 1984).
حافظه دراز مدت خود به دو بخش دیگر تقسیم میشود؛ حافظه اظهاری؛ و حافظه غیراظهاری. اظهاری به این معنی که میتوان به آسانی آنرا با زبان اظهار یا بیان نمود. مثلاً، اگر در مورد مفهوم و معنای دوچرخه و اولین تجربه‌ی دوچرخه سواری از شما پرسیده شود، به آسانی میتوانید آنرا با زبان اظهار نمایید. ولی اینکه مهارت دوچرخه سواری در وجود شما نهفته است، بهتر میتوانید با عمل آنرا به دیگران نشان دهید تا اینکه آنرا با زبان اظهار نمایید. همین مهارت دوچرخه سواری که شما با خود دارید، و در ذهن ناخودآگاه شما ذخیره است، حافظه غیراظهاری شما به حساب میرود.



منبع:
Lahey, Psychology, an introduction, 8th edition. 2004

 ‌انگاریآیا گاهی برای شما اتفاق افتیده که چهره (یا در کُل، نمای ظاهری بدن) خویش را نامقبول و یا حتی "زشت" تصور کنید؟و اگ...
03/05/2020

‌انگاری

آیا گاهی برای شما اتفاق افتیده که چهره (یا در کُل، نمای ظاهری بدن) خویش را نامقبول و یا حتی "زشت" تصور کنید؟
و اگر چنین اتفاقی افتیده، چقدر روی اعتماد‌به‌نفس و موفقیت فردی ـ شغلی و اجتماعی شما تٲثیر منفی گذاشته است؟
و آیا مطمٸنید که دیگران نیز عین دیدی را که شما نسبت به خود دارید، نسبت به ظاهر بدن شما دارد؟

اختلال ‌انگاری از اختلالات روانی بوده که فرد تصویر/ تصوّر "زشت"ی از نمای ظاهری بدن خویش داشته و این مسٸله کاملاً به یک اشتغال ذهنی برای وی تبدیل شده که میتواند تاثیرات منفی روی اعتمادبه‌نفس و موفقیت‌های فردی ـ اجتماعی وی داشته باشد. درین اختلال، تصویری که فرد از نمای ظاهری بدن خویش دارد یا کاملاً خیالی و بی‌اساس است (نمای ظاهری بدنش هیچ مشکلی ندارد)، و یا مفرط و مبالغه‌آمیز، که مشکل یا نقص کوچکی را بیش از اندازه برایش بزرگ جلوه داده است.

این اختلال را بعضاً اختلال #بدشکلی‌بدن نیز نامیده اند، اما از آنجایکه در واقع بدن فرد ممکن است هیچ "بد‌شکلی‌"یی نداشته باشد، بنا ًٕ استفاده از این نام مناسب نخواهد بود.

بیشتر این افراد بجای مراجعه به روان‌پزشک و روان‌شناس، به متخصصین جلدی و جراحی پلاستیک مراجعه میکنند.

این اختلال بیشتر افراد بین ۱۵ تا ۳۰ سال را درگیر میکند، و مبتلایان اکثراً مجرد اند.

زشت‌انگاری میتواند نسبت به تمام قسمت‌های بدن بوجود آید، ولی (به اساس تحقیقی) به ترتیب، بیشتر نسبت به مو، بینی، جلد، چشم‌ها، سر، صورت، نمای کلی بدن، لبها، و ...، بوجود می‌آید.

در ویرایش پنجم دستنامه تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM - 5)، شیوع این اختلال در ایالات متحده ۲.۴ درسد گزارش شده است.

اختلال افسردگی و اختلال اضطرابی در ۷۰ تا ۹۰ درسد موارد، این اختلال را همراهی میکند.

علت اساسی آن مانند علت بسیاری از اختلالات دیگر روانی بصورت قطع شناخته نشده، و متاثر از چندین عامل زمینه‌یی میباشد، مانند تعریفی که اجتماع از "زیبایی" دارند، هم‌شیوعی اختلالات افسردگی و اضطرابی وغیره.

فرد مبتلا به این اختلال زمان طولانی را مقابل آیینه سپری نموده، آرایش بسیار غلیظ انجام داده، همواره ظاهر خویش را با دیگران مقایسه میکند، و از نظر روانی نگرانی شدیدی ازینکه "دیگران وی را بخاطر زشتی‌اش مسخره میکنند" نزدش وجود داشته، و این تنش‌ها فوق‌العاده اعتماد‌به‌نفس و در نتیجه موفقیت‌های فردی ـ شغلی و اجتماعی وی را آسیب میزنند.

#تداوی: بهتر است به روان‌پزشک مراجعه کند. دارو درمانی گزینه مناسبی برای علاج آن شمرده میشود. روان‌درمانی نیز موثر است.
جراحی زیبایی و پلاستیک نمیتوانند قناعت بیمار را حاصل کنند، زیرا، چنانچه در ابتدا نیز اشاره شد، مشکل اساسی در نمای ظاهری این افراد نیست، بلکه در باوری است که آنها نسبت به ظاهر بدن خویش پیدا نموده اند.

#پی‌نوشت: اگر میدانید که این موضوع علمی برای دوستان شما نیز ارزنده و مفید است، لطفا با آنها نیز به اشتراک گذارید.

, ,
,

Address

Kabul

Telephone

+93793869981

Website

Alerts

Be the first to know and let us send you an email when Medical Science PLUS posts news and promotions. Your email address will not be used for any other purpose, and you can unsubscribe at any time.

Share