18/10/2022
ECG
: اصول اساسی ECG
#معرفی
اختراع electrocardiograph توسط فزیولوژیست مشهور هالندی بنام W. Einthoven در سال 1902 یک راه جدید را غرض مشاهده فعالیت برقی قلب هموار ساخت و یک فصل جدید در عرصه تشخیص پتالوژی قلب نگاشته شد. یک الکتروکاردیوگرام (ECG) عبارت از ثبت گرافیکی تغییرات پوتانشیل ساحه برقی است که توسط قلب تولید میشود. ECG غرض مطالعه و پژوهش اناتومی و فزیالوژی قلب بکار میرود. ECG در تشخیص اریتمی های قلبی، نقیصه های انتقالی، هایپرتروفی میوکارد، اسکیمیا، احتشا، امراض ولادی قلب وغیره کمک مینماید. باید همیشه به خاطر داشت که ECG یک تست لابراتواری است. یک شخص مصاب مرض قلبی ممکن یک ECG نارمل داشته باشد. علاوتاً یک شخص صحتمند ممکن تغییرات غیر وصفی را در ECG نشان دهد. ECG باید بعداز معاینه مریض و انلایز یافته های کلینیکی تفسیر گردد.
#الکتروفزیولوژی
قلب متشکل از چهار جوف است: اذین راست، اذین چپ، بطین راست و بطین چپ. اذینات توسط جدار بین الاذینی (IAS) و بطینات توسط جدار بین البطینی (IVS) از هم جدا گردیده اند. (شکل 1.1).
قلب خون را توسط تقلص نمودن و استرخا نمودن رتمیک به اعضای متعدد عضویت پمپ مینماید.یک تفاوت پوتانشیل -90mV در دوطرف غشای حجروی از سبب موجودیت Na-K-Pump وجود دارد.
قسمت خارجی حجره چارج مثبت داشته در حالیکه قسمت داخلی آن چارج منفی دارد. البته این تفاوت چارج از سبب توزیع متغیر ایون های سودیم و پوتاشیم بوجود میاید (شکل 1.2). عضله قلب (مثلاً SA node) خصوصیت تقلص رتمیک بالنفسه را دارد. زمانیکه یک سیاله تولید شود، ایون های مثبت بداخل حجره نفود نموده و ساحه داخلی به مقایسه قسمت خارجی(که منفی میشود) مثبت میگردد. یعنی مرحله 0 پوتانشیل عمل. این پروسه بنام depolarization یاد میشود. حین recovery، آیون های مثبت بخارج پمپ شده و قسمت داخلی حجره به مقایسه قسمت خارجی(که مثبت میشود) منفی میگردد. این پروسه بنام repolarization یاد میشود. (شکل 1.3) .این depolarization به حجرات مجاور منتقل شده و بدینصورت وکتور depolarization ایجاد میشود.
بعد از depolarization، در حجره قلب repolarization واقع میشود. در این مرحله، حجره در حالتیست که توسط یک تنبیه مناسب بخوبی تحریک شده میتواند. Depolarization و repolarization در هردو عضلات اذینی و بطینی واقع میشود. تمام پروسه طوری هماهنگ شده که اذینات و بطینات بصورت رتمیک تقلص و استرخا مینمایند. Depolarization و repolarization حوادث برقی اند و با diastole و systole فرق دارند. Depolarization کمی جلوتر از systole و repolarization کمی جلوتر از diastole واقع میشود.
در صورتیکه موجه depolarization بطرف الکترود حرکت نماید یک انحراف مثبت (قایم) ثبت میشود. در حالیکه الکترود که موجه depolarization از آن فرار نماید یک انحراف منفی (نزولی) را ثبت مینماید.(شکل 1.5).
سیاله ایکه بصورت عمودی بطرف الکترود حرکت نماید یک انحراف قسماً مثبت و قسماً منفی (equiphasic/biphasic) را تولید مینماید.
اگر دو کتلات عضلی که جسامت های متفاوت داشته باشند، در یک نقطه مرکزی تنبیه شوند، در آنصورت یک موجه مثبت بزرگ بالای کتله عضلی بزرگ ثبت خواهد شد و یک انحراف منفی بزرگ بالای کتله عضلی کوچک ثبت خواهد شد (شکل 1.6).
#کاغذ الکتروکاردیوگراف
کاغذ ECG به شکل یک grid است طوریکه خطوط افقی و عمودی توسط 1mm جدا شده است. هر خط پنجم در هردو جهت نسبت به سایر خطوط تیره تر است. مربعات کوچک 1mm2 اند و مربعات بزرگ 5mm2 اند. محور افقی، زمانی را به نمایش میگذارد که سرعت کاغذ درآن 25mm/s است. یک ملی متر 0.04s را نشان میدهد و 5 ملی متر 0.2s را نشان میدهد. محور عمودی امپلیتود را نشان میدهد. در ستندردسازی نارمل (10mm=1mV)، هر ملیمتر 0.1mV را نشان میدهد. اصول ECG در جدول 1.1 تلخیص شده است.
#لیدهای الکتروکاردیوگراف
لیدهای ECG جفت های الکترود اند که توسط آنها پوتانشیل برقی اندازه میشود. 12 لیدهای قراردادی وجود دارند که به لیدهای frontal و horizontal تقسیم شده اند.
1. لیدهای frontal- لیدهای ستندرد III,II,I و لیدهای aVR,aVF و aVL .
2. لیدهای horizontal- لیدهای precordial V1-V6
لیدهای frontal
#لیدهای ستندرد
الکترودها در اطراف گذاشته میشوند یعنی بالای بازوی چپ، بازوی راست و پای چپ . اگر اطراف قطع شده باشند، الکترود ها بالای قسمت قطع شده گذاشته میشوند. اگر مریض مصاب tremor یا لرزش باشد درینصورت الکترود ها باید بالای نهایت علوی اطراف گذاشته شوند.
1. لید I –توسط گذاشتن الکترود مثبت بالای بازوی چپ و الکترود منفی بالای بازوی راست تولید میشود.
2. لید II – توسط گذاشتن الکترود مثبت بالای پای چپ و الکترود منفی بالای بازوی راست تولید میشود.
3. لید III – توسط گذاشتن الکترود مثبت بالای پای چپ و الکترود منفی بالای بازوی چپ تولید میشود.
باید بخاطر داشت که پای چپ همیشه مثبت است و بازوی راست همیشه منفی است. لید II معمولاً غرض مونیتورنمودن قلب استعمال میشود. یک خط فرضی که الکترودهای مثبت و منفی یک لید را باهم وصل نماید بنام محور لیدی(lead axis) یاد میشود. سه محور لیدیِ لیدها، یک مثلث متساوی الاضلاع را تشکیل میدهد طوریکه قلب در مرکز آن قرار میگیرد. این مثلث بنام مثلث Einthoven یاد میشود(شکل 1.8).
#لیدهای Unipolar augmented leads
براساس قانون Einthoven، مجموع پوتانشیل های سه محور لیدی مساوی به صفر است. درصورتیکه این سه لید وصل شوند، پوتانشیل آن ترمینال صفر است. این عبارت از ترمینل مرکزی (indifferent electrode) است. وقتیکه این ترمینل به یک قطب galvanometer وصل شود، پوتانشیل در آن صفر خواهد شد. الکترود(الکترود exploreکننده) که به قطب دیگر galvanometer وصل میشود، پوتانشیل را در هر نقطه وابسته به الکترود indifferent ثبت خواهد کرد. ولتاژ در الکترود explore کننده توسط دورساختن الکترود indifferent از طرف که تست میشود، مشدد(augmented) میشود.
أ. aVR – بازوی راست.
ب. aVL – بازوی چپ
ج. aVF – پای چپ
حرف a برای augmentation وضع شده است.یعنی ولتاژ 50% مشدد(augmented) میشود.
لیدهای افقی(horizontal)
لیدهای صدری توسط حرف “V” نمایش داده میشود. موقعیت گذاری آن قرار ذیل است(شکل 1.9).
أ. V1 – در مسافه بین الضلعی چهارم در نزدیک کنار راست عظم قص گذاشته میشود.
ب. V2- در مسافه بین الضلعی چهارم در نزدیک کنار چپ عظم قص گذاشته میشود.
ج. V3- در بین لیدهای V2 و V4 گذاشته میشود.
د. V4 –در مسافه بین الضلعی پنجم در خط midclavicular چپ گذاشته میشود.
ه. V5- در مسافه بین الضلعی پنجم در خط axillary قدامی گذاشته میشود.
و. V6 – در مسافه بین الضلعی پنجم در خط midaxillary گذاشته میشود.
موقعیت گذاری لیدهای در جدول 1.2تلخیص شده است.
#ثبت ECG
أ. مریض باید بحالت اضطجاع ظهری قرار داشته و استراحت نماید.
ب. تمام پروسیجر باید برایش توضیح شود و نیز ابراز گردد که جریان برقی را احساس نخواهد نمود.
ج. جلد مریض باید با الکول تمیز شده و بعداً خشک شود. جیل را استعمال نموده و الکترود های مناسب را وصل نمایید و باید مطمئن شد که با جلد تماس صمیمی داشته باشد.
د. مریض و ماشین باید بصورت مناسب ground شوند. هر اله برقی ممکن artifact ها را تولید نماید و به این دلیل باید دور شوند.
ه. Calibration (1mV= 10mm)
و. 6 لیدهای ستندرد ثبت شوند.
ز. 6 لیدهای قرب القلبی(precordial) ثبت شوند.
#ستندرد سازی ECG
ستندردسازی ECG یکی از مهمترین جنبه های ECG محسوب میشود. قبل از انلایز ECG، مهم است تا ستندردسازی صورت گیرد. اگر ستندردسازی درست نباشد،احتمال تشخیص غلط ضخامه بطین راست و چپ (از سبب تزاید امپلیتود موجه های R یا S) یا احتشای سابقه میوکارد (از سبب تزاید امپلیتود موجه q فزیولوژیک) یا انصباب پریکارد (از سبب امپلیتود پایین موجه های R و S) وجود دارد.بصورت قراردادی، 1mV مساوی به 10mm انحراف (بطرف بالا) است.
حالت Over dumping – زمانی واقع میشود که سوزن بالای کاغذ فشار زیاد وارد نموده باعث ایجاد گوشه های مدور میشود و بدینصورت به وسیع شدن مغلق منتهی میشود.
حالت Overshoot یا underdumping – زمانی واقع میشود که سوزن بسیار سست بوده منجر به spike ها در گوشه ها میشود و بدینصورت باعث تزاید امپلیتود مغلق میشود.
نگارش: داکتر احمد شکیب ظهیر