https://www.facebook.com/210689706164247/

دوکتور بهرالدین سروش, چهاراهی حاجی ایوب, Mazar-e Sharif (2025)

Q: What is the address?

چهاراهی حاجی ایوب

20/07/2025

💔 هر روز مرگ… هر روز داغ…

هر روز که بیدار می‌شویم، عده‌ای دیگر برای همیشه چشم از جهان می‌بندند… نه به خاطر بیماری، نه به خاطر جنگ، بلکه فقط به خاطر یک تصادف ساده در جاده!

چند نفر امروز سر سفره‌ی خانواده نیستند؟ چند مادر، پدر، همسر یا فرزند، منتظر عزیزی هستند که دیگر هرگز برنمی‌گردد؟

خیلی از این مرگ‌ها قابل پیشگیری بودند…
با یک کم دقت، با رعایت قانون، با کمی احترام به زندگی دیگران.

لطفاً تند نرویم، لطفاً کمربند ایمنی ببندیم، لطفاً وقتی خسته‌ایم رانندگی نکنیم…
یک لحظه غفلت، یک عمر پشیمانی…

زندگی خیلی ارزشمندتر از آن است که در جاده‌ها تمام شود.
بیایید نجات جان آدم‌ها را از خودمان شروع کنیم.

13/07/2025

گرمی بیش از حد = دشمن اسپرم‌ها

آقایان گرامی! این نکات را از دست ندهید!

اگر بیضه‌ها در معرض گرمی قرار بگیرند، نه تنها شمار اسپرم‌ها کاهش پیدا می‌کند، بلکه تحرک آن‌ها نیز پایین می‌آید — و این می‌تواند باعث مشکلات در باروری گردد!

لپ‌تاپ را روی پا گذاشتن خطر دارد؟ بلی! این کار سبب بلند رفتن حرارت بیضه‌ها می‌شود و کیفیت اسپرم‌ها را خراب می‌سازد.

بدن مردان طوری ساخته شده که بیضه‌ها باید حرارتی کمتر از حرارت عمومی بدن داشته باشند. اما اگر دمای بیضه‌ها به ۳۷ درجه سانتی‌گراد برسد، تولید اسپرم متوقف می‌شود!

بیشتر از ۳۰ دقیقه داخل حمام داغ ماندن، ممکن است به قدرت باروری شما صدمه بزند.

لباس‌های تنگ، مخصوصاً لباس‌های زیر بی‌کیفیت که سبب عرق کردن زیاد و گرمی بیش از حد می‌شوند، به تدریج به اسپرم‌ها صدمه وارد می‌کنند.

و همچنان باید بدانید: تب، دیدن تلویزیون بیشتر از ۴ ساعت، نوشیدن شراب و سیگار، مصرف بعضی آنتی‌بیوتیک‌ها، چاقی مفرط و… همه می‌توانند برای اسپرم‌ها ضرر داشته باشند.

لطفاً این نکات را جدی بگیرید! صحت شما مهم‌تر از همه چیز است!

05/07/2025

لینا حیدر، افتخار جامعه مهاجر افغان!
🇦🇫🇩🇪

با افتخار می‌نویسم که یک دختر افغان‌تبار به نام لینا حیدر در کشور آلمان توانست در سن تنها ۱۱ سالگی مدرک دیپلم (Abitur) بگیرد!
او در مدت شش سال، تمام دوره مکتب را طی کرد؛ کاری که برای بسیاری غیرممکن به‌نظر می‌رسد.
این دختر باهوش، از دو سالگی استعدادهای ویژه‌ای نشان داد و حالا یکی از کم‌سن‌ترین فارغ‌التحصیلان آلمان است.
او ثابت کرد که افغان‌ها نه‌تنها در شرایط سخت دوام می‌آورند، بلکه می‌توانند در بالاترین سطح بدرخشند.
داستان او الهام‌بخش تمام پدران و مادران مهاجر است که برای آینده فرزندان‌شان تلاش می‌کنند.
تبریک به خانواده لینا که فرزندشان را این‌گونه زیبا پرورش داده‌اند.
باشد که فرزندان ما نیز چون لینا، در علم و انسانیت نمونه شوند.
ما می‌توانیم، اگر باور داشته باشیم و همراه هم‌دیگر گام برداریم.
زنده‌باد زنان و دختران درخشان افغان!
زنده‌باد آموزش، زنده‌باد امید!

27/06/2025

با کمال اندوه، امروز خبری از مسکو قلب هر انسان باوجدانی را به درد آورد:
طفل دو‌ساله افغانی در میدان هوایی شرمیتیو، به دست یک مرد ۳۱ ساله بلاروسی، با بی‌رحمی تمام بر زمین کوبیده شد و به کوما رفت.
کودکی که هنوز معنای “مادر” را نمی‌دانست، قربانی کینه‌ای شد که نه از سر تصادف، بلکه زادهٔ سال‌ها نفرت، تبعیض و بی‌عدالتی است.
مادری که از آتش تبعیض در ایران گریخته بود، در میدان هوایی مسکو پناه می‌جست، اما باز هم داغی تازه بر دلش نشست.
مقامات شاید بگویند «عامل حادثه روانی بوده»، اما آیا ریشهٔ این خشونت‌ها را می‌توان همیشه پشت واژه‌ها پنهان کرد؟

هرجا افغان‌ها رفتند، تحقیر، تبعیض و رنج نیز هم‌سایه‌شان بود؛ از مرزهای ایران و پاکستان گرفته تا فرودگاه‌های اروپا.
این طفل، پناهجو نبود، مهاجر هم نبود – او فقط یک انسان کوچک بود با حق زندگی.

روایت او، فریاد هزاران کودک مهاجر بی‌صداست که نه در میدان جنگ، که در قلب جهان متمدن جان می‌بازند.
در جهانی که ادعای حقوق بشر می‌کند، چرا جان افغان چنین بی‌ارزش است؟
درد این مادر، تنها درد یک فرد نیست، درد یک ملت است؛ ملتی که حتی نفس‌کشیدن در تبعید هم برایش بی‌خطر نیست.
امروز مسکو، فردا شاید استانبول، برلین یا وین؛ افغان هنوز بی‌خانه است، هنوز بی‌پناه است

06/06/2025

عید قربان مبارک!

سلامت، صفا و معنویت این روزهای پر برکت را از صمیم قلب به شما تبریک می‌گوییم.

امیدواریم این عید بزرگ، سرشار از رحمت الهی و موفقیت‌های روزافزون برای شما و خانواده‌های گرامیتان باشد.

05/06/2025

📢 اطلاعیه مهم برای مریضان گرامی

به اطلاع تمامی مریضان و علاقمندان رسانیده می‌شود که:

معاینه‌خانه داکتر محمد صدیق مجب‌زاده
متخصص مجرب در امور امراض و جراحی گوش، گلو، بینی و حنجره
از مکان قبلی ( ملا سلطان مارکیت، دروازه بلخ) به مکان جدید منتقل شده است.

داکتر مجب‌زاده یکی از پزشکان باسابقه و مورد اعتماد مردم است که با تجربه فراوان، خدمات صحی را ارائه می‌نماید.

❗ توجه: در مکان قبلی هیچ‌گونه نماینده یا جانشینی وجود ندارد.

آدرس جدید:
مزار شریف – شرق چهارراهی حاجی ایوب (محب) – بالای ولی درملتون

📞 شماره تماس داکتر: 0700505723
📱 شماره‌های نوبت‌دهی: 0788995242 – 0729500693

30/04/2025

فریاد خاموش دل‌ها – ازدواج اجباری

ازدواج، پیوند دل‌هاست، نه زنجیر اسارت. اما وقتی دختری با چشمان پر از اشک و قلبی لرزان، به عقد مردی درمی‌آید که حتی نامش را نمی‌خواهد بداند، دیگر این پیوند، عشق نیست؛ اجبار است. در ازدواج اجباری، لبخندها مصنوعی و دست‌ها سردند. صدای “بله”ی دختر، پژواکی‌ست از ترس، نه رضایت.
در پشت این اجبار، تنها خانواده‌ها نیستند؛ گاه حاکمان محلی، ریش‌سفیدان و زورمندان قریه با نفوذ و فشار، این پیوندهای بی‌جان را مهر می‌زنند.
آنها به جای عدالت، از سنت‌های بی‌رحم دفاع می‌کنند؛ از قربانی کردن احساسات یک ناجوان، ابایی ندارند. آینده‌ای که باید روشن باشد، تیره و تار می‌شود؛ رؤیاها زیر پای تصمیمات مردان قدرت‌طلب خرد می‌شوند.
دل یک دختر پرپر می‌شود، بی‌آن‌که کسی صدایش را بشنود.
این اجبار، زخم بر روح انسان است. بگذارید عشق، آزادانه شگوفا شود، نه در قفس.
چرا که هر قلبی، حق انتخاب دارد؛ حتی قلب یک دختر روستا

27/04/2025

داستان “باغبان حسود”

در یک دهکده‌ی کوچک، دو باغبان زندگی می‌کردند: احمد و رحمت.
احمد همیشه به گل‌های زیبای رحمت حسادت می‌کرد.
هر روز از دور به باغ او نگاه می‌کرد و آه می‌کشید.
یک شب تصمیم گرفت پنهانی وارد باغ رحمت شود و گل‌هایش را بچیند.
اما در تاریکی راه را گم کرد و درون حوضچه‌ی آب افتاد.
صبح، وقتی مردم دهکده احمد را خیس و خجالت‌زده دیدند، فهمیدند حسادت چطور آبرو می‌برد.
از آن روز احمد یاد گرفت به جای حسادت، برای زیبایی باغ خودش تلاش کند

27/04/2025

زهر زنده گی!

حسادت، دشمن آرامش

حسادت یکی از احساسات طبیعی انسان است، اما اگر کنترل نشود، می‌تواند زندگی را تلخ کند.
انسان حسود همیشه به داشته‌های دیگران نگاه می‌کند و از شادی آنها ناراحت می‌شود.
این احساس نه تنها به دیگران آسیب می‌زند، بلکه بیشترین ضرر را به خود فرد حسود وارد می‌کند.
برای رهایی از حسادت باید به خودشناسی روی آورد، نعمت‌های خود را دید و به جای رقابت ناسالم، به رشد فردی فکر کرد.
زندگی زمانی زیبا می‌شود که به جای حسادت، برای موفقیت دیگران خوشحال باشیم.

11/04/2025

اعدام؛ عدالت یا سینمای مرگ؟

من که سال‌هاست داکتر هستم، ده‌ها بار مرگ بیماران را از نزدیک دیده‌ام. هنوز هم وقتی بیماری در بخش مراقبت‌های ویژه جان می‌سپارد، بغض در گلویم می‌پیچد. یک‌بار مرگ یک کودک ناجوان تا چند شب خواب را از چشمانم گرفت.
با این تجربه‌ها، هیچ‌گاهی نمی‌فهمم که چرا بعضی‌ها داوطلبانه می‌روند صحنه‌ی اعدام را ببینند. مثل این‌که به تماشای یک فلم اکشن نشسته‌اند؛ می‌ایستند، نگاه می‌کنند، بعضی وقت‌ها عکس هم می‌گیرند.
مگر جان گرفتن یک انسان، صحنه‌ی فلم است؟ مگر خون واقعی، برای هیجان است؟
اعدام، هرچند از نگاه قانون ممکن است مجاز باشد، اما چرا باید به تماشا گذاشته شود؟
در این میان کسی به خانواده‌ی آن محکوم‌به‌مرگ فکر کرده؟
به مادری که شاید در گوشه‌ای نشسته و صدای مرگ فرزندش را از دور می‌شنود؟
به کودکی که از فردا باید با ننگ “فرزند اعدامی” زندگی کند؟
من که به مرگ‌های طبیعی هم نمی‌توانم عادت کنم، حیرانم چطور بعضی‌ها مشتاق دیدن مرگ‌اند.
فرهنگی که مرگ را به نمایش می‌گذارد، کم‌کم نسبت به جان انسان بی‌حس می‌شود.
عدالت باید با فکر، اصلاح و انسانیت اجرا شود، نه با سینمای مرگ و تشویق تماشاچیان
سروش

02/04/2025

گاهی اگر آهسته بروی، زودتر می‌رسی

تاجری در روستایی مقدار زیادی محصول کشاورزی خرید و می‌خواست آن‌ها را با ماشین به انبار منتقل کند. در راه، از پسری پرسید: «تا جاده چقدر راه است؟»

پسر جواب داد: «اگر آرام بروید، حدود ده دقیقه کافی است. اما اگر با سرعت بروید، نیم ساعت یا شاید بیشتر.»

تاجر از این پاسخ متناقض تعجب کرد و ناراحت شد. در دلش گفت که این پسر چه حرف عجیبی می‌زند! پس بدون توجه، با سرعت به راه افتاد. اما پنجاه متر جلوتر، چرخ ماشینش به سنگی برخورد کرد. تکان شدید ماشین باعث شد تمام محصولات روی زمین بریزند.

حالا تاجر مجبور شد وقت زیادی را صرف جمع کردن محصولات کند. در نهایت، وقتی خسته و ناامید به سمت خانه برگشت، به حرف‌های پسر فکر کرد و تازه فهمید که منظور او چه بوده است.

گاهی لازم است آرام‌تر و با احتیاط حرکت کنیم تا سریع‌تر و بهتر به مقصد برسیم.

29/03/2025

قیمت واقعی انسان

روزی مرد ثروتمندی نزد یک حکیم رفت و از غم و اندوهش شکایت کرد. گفت:
— «با اینکه پول و اموال زیادی دارم، اما آرامش ندارم. همیشه نگران هستم و از زندگی لذت نمی‌برم.»

حکیم لبخندی زد، کاغذی برداشت و روی آن عدد ۱ را نوشت. بعد گفت:
— «این عدد، نماد شخصیت و انسانیت توست.»

سپس جلوی آن یک صفر گذاشت و گفت:
— «این صفر، نماد ثروت توست. حالا ارزش تو شد ۱۰.»

صفر دیگری اضافه کرد:
— «این صفر، قدرت توست. حالا شد ۱۰۰.»

باز هم صفرهایی اضافه کرد که نشان‌دهنده مقام، شهرت و دارایی‌های دیگر بودند، تا اینکه عدد بزرگی روی کاغذ شکل گرفت.

سپس حکیم عدد ۱ را خط زد و گفت:
— «حالا ببین! همه آن صفرها بی‌ارزش شدند.»

و ادامه داد:
— «اگر شخصیت و انسانیتت را از دست بدهی، هرچه که داری بی‌ارزش خواهد شد. اما اگر این ۱ را نگه داری، حتی بدون صفرها هم هنوز یک هستی!»

مرد ثروتمند سرش را به نشانه تأیید تکان داد و با لبخندی پر از آرامش از حکیم خداحافظی کرد.

نتیجه‌ی داستان:
ارزش واقعی ما به ثروت، مقام یا شهرت‌مان نیست، بلکه به انسانیت، اخلاق و شخصیت ما بستگی دارد

دوکتور بهرالدین سروش

20/07/2025

13/07/2025

05/07/2025

27/06/2025

06/06/2025

05/06/2025

30/04/2025

27/04/2025

27/04/2025

11/04/2025

02/04/2025

29/03/2025

Address

Telephone

Website

Alerts

Contact The Practice

Shortcuts

Share

Category