29/06/2024
نامه مصطفی رحیمی به آیت الله خمینی در ۲۵ دی ۱۳۵۷
جمهوری اسلامی با موازین دمکراسی منافات دارد، دموکراسی به معنای حکومت همه ی مردم مطلق است و هر چه این اطلاق را مقید کند به اساس دموکراسی (جمهوری) گزند رسانده است؛ بدین گونه مفهوم جمهوری اسلامی مفهومی است متناقض. اگر کشوری جمهوری باشد، بر حسب تعریف حاکمیت باید در دست جمهور مردم باشد. هر قیدی این خصوصیت را مخدوش میکند؛
و اگر کشور اسلامی باشد دیگر جمهوری نیست، زیرا مقررات حکومت از پیش تعیین شده استو کسی را در آن قواعد و ضوابط حق چون و چرا نیست.
شایسته مقام روحانیت آن است که خود را به مقام سیاسی نیالاید: از شیر شیر حمله خوش بود و از غزال رم ! مقام سیاسی یعنی قدرت سیاسی و قدرت فی نفسه و بالضروره فسادآور است، مگر آنکه در جنبه اعتراض باشد. این نکته را مارکس و لنین و مائو به غفلت سپردند. امید که شما از این بحث آسان نگذرید.مسیحیت تا هنگامیکه در جبهه اعتراض بود افشاگر ستم بود، اما همینکه بر سریر قدرت تکیه زد، زاینده پاپ ها شد. روحانیت، جهان پاکی و صفا و رفع ستم است و قدرت سیاسی جهان آلودگی و ستم. پس میتوان گفت که روحانیت با آلوده شدن به قدرت سیاسی خود را از روحانیت خلع میکندو این دریغی مضاعف استیکی اینکه حق حاکمیت را که متعلق به همه خلایق است از آن خود کرده و دیگر ان که مقام روحانی و معنوی را که جامعه ای بدان نیازمند است نابود میکند.