20/10/2024
انعکاسِ گسترده ی پستِ" خدای کوچک من" شعری از شادروان دکتر حسین شکوری.( به بهانه روز کوهنورد ۱۴۰۳ باز نشر گردید)
بدنبالِ پستی که روز گذشته بمناسبت بیست وچهارمین سال خاموشی ِ شاد روان دکتر حسین شکوری گذاشته بودیم،باز تاب فراوان و خوشایندی در بین اعضای جامعه ی پزشکی و دوستارانش داشت.از میان آنها نوشته ی استاد دکتر کاظم هدایتی را انتخاب و برای عموم رونمایی می کنم :
اخرین کوهنوردی با دکتر شکوری !
اخرین باری که با دکتر شکوری به کوه رفتیم خردادماه سال 72 بود طبق معمول هر ساله در فصل پاییز و زمستان کوه های اطراف لاهیجان از شیطان کوه معروف با ان پرچم برافراشته اش در بالای آن ! تا کوه های
"" اتا کوه "" و ""لیلا کوه "" از یال همه کوه های مشرف به جاده را در این مدت وجب به وجب طی کرده بودیم
هر جمعه زیر ابشار شیطان کوه محل تجمع ما بود ساعت پنج صبح او اولین کسی بود که در سر قرار برای حرکت به طرف کوه و مسیر ی که قبلا هماهنگ شده استوارو مصمم حاضرو اماده بود و فقط پنج دقیقه منتطر گروه صبر میکرد و بعد از ان راه می افتاد همه کارش "" به موقع "" بود و زمان برایش ارزشمند و قرار برایش احترام انگیز جامانده ها مجبور بودند یا با دیگران و یا به تنهایی به دنبال بیایند در طول راه با صحبت ها و حرف ها ی جدی و شوخی گوش های شنوای بسیار پیدا میکرد و زمان برای ما کوتاه و مسیر برای ما دلچسب ؛ از تاریخ و فرهنگ ؛ از اجتماع و اقتصاد در هر زمینه ای استاد و صحبت ها همه دلنشین و ساده ؛ بذله گویی بسیار قهار بود و پیچیده ترین مسایل را به طنز و به شوخ ساده و قابل فهم میکرد
هوا که گرم میشد
بهار و تابستان به کوه های و قله هایی از جمله در فک و سبلان و علم کوه و سماموس در چندین مرحله صعود کردیم و دکتر شکوری به همه قله ها استوار و محکم قدم گذاشت هر وقت به قله میرسیدو دستان خود را به آسمان بلند میکرد و فریاد میکشید به این همه نابرابری ها و بی عدالتی ها ! وقتی مورد سوال قرار میگرفت اینجا چرا ؟! میگفت اگر هست ! صدای ما را باید که نزدیک تر هستیم بشنود !
طبق معمول فصل گرما اعضاء گروه تصمیم به صعود قله 3700 متری سماموس ازضلع جواهر ده رامسر گرفته شد صبح حرکت کردیم تا ده صبح با ماشین بعد از پیاده شدن و پوشیدن لباس کوهنوردی به طرف باغ دشت که مسیری تقریبا مشکل و باید از ارتفاء به پایین و به بالامیرفتیم که واقعا دشت زیبایی هست رهسپار می شدیم و بعد از نهار مختصر در باغ دشت به طرف "" لپا سر "" که از دامنه ی کوه سماسوس هست در پیچ و خم ان به ارامی به طرف بالا طی طریق میکردیم مسیر و پر پیچ وخم زیبا دیدنی که از یک یال کوه به یال دیگر کوه مانند مسیر های پر پیچ کارتون ها ؛ زیبایی در ان ساعت های گرم بیشتر مسحور کننده بود وقتی در جوار همنوردی مانند دکتر شکوری قدم میگذاشتی
بعد از طی مسافت چندین ساعته به قهوه خانه معروف " لپاسر "که در دامنه کوه سمام قرار دارد و از اینجا قله ان به خوبی قابل رویت است می رسی و دشت اندر دشت چمن و گل های زرد و لاله های قرمز در دید رس قرارمیگیرد
بعد از صرف شام و .... به سلامتی همدیگر دست را بالا برده ودر کیسه های خواب خود قرار گرفتیم
هنوز مدتی از ارام گرفتن ما نگذشته بود که با اه و ناله و لرزش بی امان وبهم خوردن دندان های دکتر شکوری که چنان لرزشی گرفته بود پا شدیم وبعد از مختصری درمان و تسکین لرزش به پایان رسید
صبح بعد از مشورت تصمیم به بازگشت گرفتیم و بعلت حال نه چندان مناسب ؛ دکتر شکوری سوار ""قاطر "" و ما هم بدنبالش
باز در ان حالت دست از شوخی و بذله گویی بر نداشت و خود را دون کیشوت می گفت و کلاهش را کج گذاشت
"" شوالیه "" ما بعد از ان دنبال بررسی و آزمایش رفت و شد انچه شد خونش به لوسمی مبتلا شده بود ! و این خود ماجراهادارد که گفتنی است
او شدیدا به زندگی علاقه مند و شعار تا شقایق هست ورد زبانش بود و مضمون این شعر"" مولوی ""که حتی حاضرم در شکم اسب قرار گیرم وفقط فقط سرم بیرون باشد تا زیبایی های دنیا را ببینم ! اعتقاد راسخ داشت
چندین سال بعد در زمان حیات جسدش را برای تشریح به دانشگاه تهران که از ان فارغ التحصیل شده بود اهدا کرد.
بعد از فوت دکتر شکوری ؛ استاد دکتر مشفقی در وصف اش به درستی چنین نوشت :
دکتر شکوری انسانی وارسته "" در حیات و در ممات در خدمت مردم "" !
سپاس و درود استاد مشفقی که از بزرگان همیشه یاد می کنید که یاد اور شود
تا نگویند که از یاد فراموشانند
پیش از من تو بسیار بودند و نقش بستند
دیوار زندگی را زین گونه یادگاران !
دکتر هدایتی اورتوپد. رونمایی ازدکتر بهمن مشفقی- چهارشنبه 28 مهرماه 1400
سپاس بیکران از آقای دکتر مشفقی بزرگوار جهت اشتراک این پست ارزنده 🙏🏼🌼
۲۹ مهر روز کوهنورد بر همه عاشقان کوهستان گرامی باد🏔