Dr.Hossein Shakoori

Dr.Hossein Shakoori اینجا مکانیه برای دوستداران دکتر شکوری تاخاطراتشون رو از انسانی بذارن که واقعا بدون هیچ اغراقی این زمانی نبود ،جلوتر بود و جلوتر زیست و...

Happy doctors day 🩺🩺🩺به یاد دکتر حسین شکوری اول شهریور روز پزشک گرامی باد ❤🩺
22/08/2025

Happy doctors day 🩺🩺🩺
به یاد دکتر حسین شکوری
اول شهریور روز پزشک گرامی باد ❤🩺

انعکاسِ گسترده ی پستِ" خدای کوچک من" شعری از شادروان دکتر حسین شکوری.( به بهانه روز کوهنورد ۱۴۰۳ باز نشر گردید)بدنبالِ پ...
20/10/2024

انعکاسِ گسترده ی پستِ" خدای کوچک من" شعری از شادروان دکتر حسین شکوری.( به بهانه روز کوهنورد ۱۴۰۳ باز نشر گردید)
بدنبالِ پستی که روز گذشته بمناسبت بیست وچهارمین سال خاموشی ِ شاد روان دکتر حسین شکوری گذاشته بودیم،باز تاب فراوان و خوشایندی در بین اعضای جامعه ی پزشکی و دوستارانش داشت.از میان آنها نوشته ی استاد دکتر کاظم هدایتی را انتخاب و برای عموم رونمایی می کنم :
اخرین کوهنوردی با دکتر شکوری !
اخرین باری که با دکتر شکوری به کوه رفتیم خردادماه سال 72 بود طبق معمول هر ساله در فصل پاییز و زمستان کوه های اطراف لاهیجان از شیطان کوه معروف با ان پرچم برافراشته اش در بالای آن ! تا کوه های
"" اتا کوه "" و ""لیلا کوه "" از یال همه کوه های مشرف به جاده را در این مدت وجب به وجب طی کرده بودیم
هر جمعه زیر ابشار شیطان کوه محل تجمع ما بود ساعت پنج صبح او اولین کسی بود که در سر قرار برای حرکت به طرف کوه و مسیر ی که قبلا هماهنگ شده استوارو مصمم حاضرو اماده بود و فقط پنج دقیقه منتطر گروه صبر میکرد و بعد از ان راه می افتاد همه کارش "" به موقع "" بود و زمان برایش ارزشمند و قرار برایش احترام انگیز جامانده ها مجبور بودند یا با دیگران و یا به تنهایی به دنبال بیایند در طول راه با صحبت ها و حرف ها ی جدی و شوخی گوش های شنوای بسیار پیدا میکرد و زمان برای ما کوتاه و مسیر برای ما دلچسب ؛ از تاریخ و فرهنگ ؛ از اجتماع و اقتصاد در هر زمینه ای استاد و صحبت ها همه دلنشین و ساده ؛ بذله گویی بسیار قهار بود و پیچیده ترین مسایل را به طنز و به شوخ ساده و قابل فهم میکرد
هوا که گرم میشد
بهار و تابستان به کوه های و قله هایی از جمله در فک و سبلان و علم کوه و سماموس در چندین مرحله صعود کردیم و دکتر شکوری به همه قله ها استوار و محکم قدم گذاشت هر وقت به قله میرسیدو دستان خود را به آسمان بلند میکرد و فریاد میکشید به این همه نابرابری ها و بی عدالتی ها ! وقتی مورد سوال قرار میگرفت اینجا چرا ؟! میگفت اگر هست ! صدای ما را باید که نزدیک تر هستیم بشنود !
طبق معمول فصل گرما اعضاء گروه تصمیم به صعود قله 3700 متری سماموس ازضلع جواهر ده رامسر گرفته شد صبح حرکت کردیم تا ده صبح با ماشین بعد از پیاده شدن و پوشیدن لباس کوهنوردی به طرف باغ دشت که مسیری تقریبا مشکل و باید از ارتفاء به پایین و به بالامیرفتیم که واقعا دشت زیبایی هست رهسپار می شدیم و بعد از نهار مختصر در باغ دشت به طرف "" لپا سر "" که از دامنه ی کوه سماسوس هست در پیچ و خم ان به ارامی به طرف بالا طی طریق میکردیم مسیر و پر پیچ وخم زیبا دیدنی که از یک یال کوه به یال دیگر کوه مانند مسیر های پر پیچ کارتون ها ؛ زیبایی در ان ساعت های گرم بیشتر مسحور کننده بود وقتی در جوار همنوردی مانند دکتر شکوری قدم میگذاشتی
بعد از طی مسافت چندین ساعته به قهوه خانه معروف " لپاسر "که در دامنه کوه سمام قرار دارد و از اینجا قله ان به خوبی قابل رویت است می رسی و دشت اندر دشت چمن و گل های زرد و لاله های قرمز در دید رس قرارمیگیرد
بعد از صرف شام و .... به سلامتی همدیگر دست را بالا برده ودر کیسه های خواب خود قرار گرفتیم
هنوز مدتی از ارام گرفتن ما نگذشته بود که با اه و ناله و لرزش بی امان وبهم خوردن دندان های دکتر شکوری که چنان لرزشی گرفته بود پا شدیم وبعد از مختصری درمان و تسکین لرزش به پایان رسید
صبح بعد از مشورت تصمیم به بازگشت گرفتیم و بعلت حال نه چندان مناسب ؛ دکتر شکوری سوار ""قاطر "" و ما هم بدنبالش
باز در ان حالت دست از شوخی و بذله گویی بر نداشت و خود را دون کیشوت می گفت و کلاهش را کج گذاشت
"" شوالیه "" ما بعد از ان دنبال بررسی و آزمایش رفت و شد انچه شد خونش به لوسمی مبتلا شده بود ! و این خود ماجراهادارد که گفتنی است
او شدیدا به زندگی علاقه مند و شعار تا شقایق هست ورد زبانش بود و مضمون این شعر"" مولوی ""که حتی حاضرم در شکم اسب قرار گیرم وفقط فقط سرم بیرون باشد تا زیبایی های دنیا را ببینم ! اعتقاد راسخ داشت
چندین سال بعد در زمان حیات جسدش را برای تشریح به دانشگاه تهران که از ان فارغ التحصیل شده بود اهدا کرد.
بعد از فوت دکتر شکوری ؛ استاد دکتر مشفقی در وصف اش به درستی چنین نوشت :
دکتر شکوری انسانی وارسته "" در حیات و در ممات در خدمت مردم "" !
سپاس و درود استاد مشفقی که از بزرگان همیشه یاد می کنید که یاد اور شود
تا نگویند که از یاد فراموشانند
پیش از من تو بسیار بودند و نقش بستند
دیوار زندگی را زین گونه یادگاران !
دکتر هدایتی اورتوپد. رونمایی ازدکتر بهمن مشفقی- چهارشنبه 28 مهرماه 1400
سپاس بیکران از آقای دکتر مشفقی بزرگوار جهت اشتراک این پست ارزنده 🙏🏼🌼
۲۹ مهر روز کوهنورد بر همه عاشقان کوهستان گرامی باد🏔

به یاد دکتر حسین شکوری در بیست و هفتمین سالگرد پروازش....🖤🕊
17/10/2024

به یاد دکتر حسین شکوری
در بیست و هفتمین سالگرد پروازش....🖤🕊

به یاد دکتر حسین شکوریروز پزشک گرامی باد....
22/08/2024

به یاد دکتر حسین شکوری
روز پزشک گرامی باد....

I have reached 600 followers! Thank you for your continued support. I could not have done it without each of you. 🙏🤗🎉
08/01/2024

I have reached 600 followers! Thank you for your continued support. I could not have done it without each of you. 🙏🤗🎉

به یادش..".دکتر حسین شکوری "عکس دوره تخصص کودکان...دانشگاه تهران
18/10/2023

به یادش..".دکتر حسین شکوری "
عکس دوره تخصص کودکان...
دانشگاه تهران

به یاد دکتر حسین شکوری در بیست و ششمین سالگرد پروازش 🕊گنجايش دیگری ندارد دل منهمچون قدح شرابلبریز توام...۲۷ مهر ۱۴۰۲
18/10/2023

به یاد دکتر حسین شکوری
در بیست و ششمین سالگرد پروازش 🕊

گنجايش دیگری ندارد دل من
همچون قدح شراب
لبریز توام...
۲۷ مهر ۱۴۰۲

23/08/2023

به یاد دکتر حسین شکوری ❤
اول شهریور روز پزشک گرامی باد...🌿🌿🌿
Happy doctors day🔬🩺💊

از خاطر دلها نرود یاد تو هرگز ای آن که به نیکی همه جا ورد زبانی زندگینامه دکتر حسین شکوری متخصص کودکان،۱۳۷۶_۱۳۲۱.لاهیجان زنده یاد دکتر حسین شکوری در ۲۹ آذر ۱۳۲۱ در شهر لاهیجان و محله قدیمی گابنه چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه حقیقت گذراند. از کودکی دارای هوش سرشار و تیزبینی ویژه ای بود لیکن بازیگوشی او مانع درس خواندنش می شد، در کلاس سوم ابتدایی در کلاس انشا وقتی حسین کوچک سبزه رو برای خواندن انشا با مضمون می خواهید در آینده چکاره شوید؟ نوشته و خوانده بود که می خواهد دکتر بشود، آموزگار و دانش آموزان به او خندیدند و معلم با تمسخر به او گفته بودکه: حسین تو می خواهی دکتر بشوی؟! تو هیچ چیز نمی شوی!!! و شاید آن پوزخند آموزگار باعث شد که او هوش و استعداد خود را به کار گیرد‌و از آن پس شاگرد ممتاز کلاس بشود... دبیرستان خود را در مدرسه عبدالرزاق لاهیجان به پایان رساند ودر طول دوره تحصیل از دانش آموزان ساعی و سختکوش کلاس بود به ویژه در سال آخر دبیرستان دکتر حسین با پشتکار و عزمی راسخ به سوی هدفش که پزشک شدن بود گام برمی داشت.چه بسیار شبها برای درس خواندن به آرامستان آسید محمد یمینی می رفت و تا نیمه های شب در زیر نور تیر چراغ به مطالعه دروس خود می پرداخت و گاهی بر روی قبرها خوابش می برد... دکتر حسین شکوری در پایان دبیرستان با رتبه ای عالی در رشته پزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شد و در طول دوران تحصیل از دانشجويان ممتاز دانشگاه تهران بود.پس از گذراندن پزشکی عمومی‌ برای ادامه تحصیلات ، تخصص بیماری های کودکان را در همان دانشگاه تهران ادامه داد و از شاگردان خوب دکتر محمد قریب بنیانگذار طب اطفال بود. دوران تخصصی خود را با عشق و علاقه و پشتکار با بهترین نمرات به پایان رساند ودر نقاط محروم و روستاها طرح تخصصی خود را انجام داد و با وجود پیشنهادات زیاد برای پذیرش در خارج ازکشور و پایتخت ، خدمت به همشهریانش را مقدم دانست و اولین مطب خود را در کوچه برق ساختمان مرحوم عسگری (دندانساز) بازگشایی کرد. دیری نپایید که تشخیص عالی او در درمان بیماری‌های کودکان و سواد علمی او در رشته تخصصی اش زبانزد خاص و عام شد. شوخ طبعی های او با مراجعینش هنوز که هنوز است، سینه به سینه نقل می شود. او هرگزبه طبابت خود به چشم تجارت نمی نگریست و به حق که سوگند مقدس حرفه ای خود را در طول ۳۰ سال خدمت صادقانه به خوبی ادا نمود.دکتر حسین شکوری، پزشکی مردمی، بی ریا ، رک گو ، صادق و باسوادی بود که دلش به وسعت دریا و اندیشه اش به ژرفای اقیانوس بود.او انسانی دور اندیش بود که علاوه بر پزشکی در زمینه های مختلف اجتماعی،سیاسی، تاريخی و ادبی...بسیار با دانش بودکتاب یار و یاور همیشگی و کتابخانه شخصی اش قبله گاه مقدس او بود.تاریخ را از باستان تا معاصر از حفظ بود، تفسیر اشعار حافظ و سعدی و مولانا و فردوسی را به زیبایی بیان می کرد ودر مسائل سیاسی و اجتماعی یک انسان شناس و جامعه شناس بود.درفن بیان و بحث و جدل در زمینه های مختلف استاد بود،و در شجاعت و شیردلی نظیر نداشت. عاشق شطرنج و کوهنوردی بود.در مطب خود اتاقی را به شطرنج اختصاص داده بود و بعد از پایان کار با یاران شطرنجی اش به نبرداندیشه می پرداخت و در منزل ساعتها برای خود پوزیسیون های شطرنجی بر روی صفحه می چید و تحلیل می کرد.در کوهنوردی عشق و عزمی راسخ داشت واخر هفته، روح بزرگش را به دامان کوهستان می سپرد. هنوز هم صدای گامهای توانمندش و طنین خنده های بلندش در مسیر اته کوه به گوش می رسد... واز آن جا که قضا عمر نیکان چه کوته نویسد، متاسفانه در سن ۵۱ سالگی در اوج سلامت و قدرت بدنی به سرطان خون مبتلا شد و با این که پزشکان امید زیاد به بهبود او می دادند پس از چهار سال طی کردن دوره بیماری در ۲۷ مهر ۱۳۷۶ در سن ۵۵ سالگی در کمال ناباوری و اندوه برای همگان در بیمارستان شریعتی تهران چشم از جهان فروبست ویک شهر‌در شوک رفتنش اندوهگین شد. این پزشک مردمی تا آخرین لحظات نیز به مداوای بیمارانش می‌پرداخت، روزی که پرواز کرد و خبرش به شهرش رسید ، همه ی همکارانش چراغ های مطب خود را در سوگ از دست دادن او خاموش کردند...زنده یاد دکتر حسین شکوری حتی پس از مرگ خود نیز‌ به مردم خدمت نمود او وصیت اکید کرده بود که پس از مرگ پیکرش را به دانشگاه تهران اهدا کند تا‌کالبدش برای علم تشریح در خدمت دانشجویان قرار‌ گیرد در قسمتی از‌وصیتنامه خود به این مهم می پردازد:( ای کسان من و ای دوستان من: دکتر حسین شکوری با شما سخن می‌گوید، وقتی زندگی را ترک کردم جسد مرا به تالار تشریح دانشکده پزشکی دانشگاه تهران جایی که من در آنجا دانش تشریح آموختم و درود سپاس بی پایان خود را نثار استادان عالیقدر خود، دکتر کیهانی،‌دکتر نیک‌نفس، دکترحکمت، دکتر طباطبایی، دکترافشار، دکتردانشی، دکتر‌کوثریان، می‌نمایم تحویل دهید تا به آموزش دانشجویان خدمتی کرده باشم ، امیدوارم این هدیه ناقابل را قبول نمایند‌.ای‌کسی که خود را انسان می دانی من بیش از سی سال به این مردم خدمت کردم، خدمت صادقانه، می خواهم ای یک خواست را از من دریغ مداری...) حال ۲۴ سال از سفر بی بازگشت این پزشک والا و مردمی می گذرد،ولیکن هنوز که هنوز است یاد‌ونام خاطراتش سینه به سینه نقل می‌گردد و به راستی که: نامت هنوز ورد زبانهاست ای بزرگ...روح بزرگش شاد و یاد و خاطراتش همیشه جاویدان...افسانه هستی اش اگر پایان یافت/ خوشنامی و عزتش به پایان نرسید.

23/08/2023
بمناسبت سومین سالِ خاموشی همشهری عزیز، مهندس جهانگیر مدهوش.یاد کردن از کسانی که اینک درمیان ما نیستند، یعنی احترام به ان...
10/01/2022

بمناسبت سومین سالِ خاموشی همشهری عزیز، مهندس جهانگیر مدهوش.
یاد کردن از کسانی که اینک درمیان ما نیستند، یعنی احترام به انسانیت.
جادارد که یادی از منهدس جهانگیر مدهوش دوست دوران دبیرستان و همشهری عزیز بکنیم، این کار درحقیقت نگا هی به تاریخ شهر ما و مردمش می باشد. یاد و خاطره شان گرامی باد :
جهانگیر مدهوش انسانی نجیب و شریف و دوستی وفادار بود که در بیستم دیماه 1397 شمسی چشم از جهان فروبست، و هیچ چیز بهتر از نامه ای که در آرشیو یاد داشت هایم پیدانمودم در وصف این انسان شریف گویا تر نیست. این نامه، نوشته ای است که بیست وپنج سال پیش در سیزدهم امرداد ماه سال 1375 سوم اگوست ،1996 شاد روان دکتر حسین شکوری به جهانگیر مدهوش نوشته و رونوشتی از آنرا برای من ارسال کرده بود. این شما و این آن نامه :

جهانگیر مهربان و عزیزم
غزلی از حافط برسم یادگاری سالهای دراز دوستی همراه با صفا و یک رنگی برایت نوشتم که وقتی حافظ را باز کردم خودش آمد که بی مناسبت هم نیست.
من هز گز مهربانی های ترا، مخصوصا در ایام اخیر که تحت تاثیر شدید ترین فشار های جسمی وروحی هستم، فراموش نمی کنم. هر وقت چهره ی دوست داشتنی و رفتاربا وقار ترا می بینم وباتو هم صحبت می شوم غم دنیا را ازیاد می برم، چه خوب است دوست ِ خوب داشتن، مخصوصا در شدائد و سختی ها، که در مورد من از تعداد انگشتان دست تجاوز نمی کندو گلِ سر سبدِ آنها توهستی. من از اشخاص دون همت و عوام و همه ی رسومات شان متنفرم، حتی اگر اکریت مطلق باشند، چه در زندگی و چه پس از زندگی. امید وارم منظور مرا دریافته باشی
شبست که درخلوت ِدرون خود دوستی دوستان اندک خود را هرگز ازدست نمی دهم وهمیشه به آن افتخار می کنم.

دمی با غم بسر بردن جهان یکسر نمی ارزد
بمی بفروش دلقِ ما کزین بهتر نمی ارزد
بکوی می فروشانش بجای می، برنمی گیرند
زهی سجاده ی تقوی که یک ساغر نمی ارزد
رقیبم سرزنش ها کرد کزاین باب رخ برتاب
چه افتاد این سرِما را که خاک در نمی ارزد
شکوه تاج سلطانی که بیم جان ،درو درجست
کلاهی دلکش است اما بترک سر نمی ارزد
چه آسان می نمود اول غم دریا ببوی سود
غلط کردم که یک موجش به صد گوهر نمی ارزد
ترا آن به، که روی خود زمشتاقان بپوشانی
که شادی جهانگیری غم لشکر نمی ارزد
چوحافظ در قناعت کوش از دنیای دون بگذر
که یک جو منتِ دونان به صد من زر نمی ارزد.

جهانگیر جان
همه ی مردم مسافر هواپیمایی هستند که روزی با کوه برخورد می کنند، اما همه آنرا بفراموشی می سپارند ولی من هر روز به آن فکر می کنم، زیرا از پنجره هواپیما قله ی کوه را می بینم. من از مرگ نمی ترسم اما زندگی را دوست دارم حد اقل بخاطر کسانی که دوستم دارند ( تنها مرگ است که میمیرد ).
گویند تمنایی از دوست بکن سعدی
از دوست نخواهم کرد جز دوست تمنایی
کسی که در هرزمان دوستت دارد- شاد و سربلند باشی.
برای دوست عزیزم آقای جهانگیر مدهوش نوشته حسین شکوری-(پایان).
رونمایی از- دکتر بهمن مشفقی- لاهیجان. بمناسبت سومین سالروز خاموشی اش.
🌿🌿🌿:سپاس از مهر Bahman Moshfeghi آقای دکتر مشفقی بزرگوار مطلب فوق از صفحه ایشان به اشتراک گذاشته شده است.🌿🌿🌿

۲۹آذر،  هفتاد و نهمین سالروز تولد زنده یاد دکتر حسین شکوری گرامی باد🌹❤🥂Happy Birthday Dr. Hussein shakoori🎂🥂
20/12/2021

۲۹آذر، هفتاد و نهمین سالروز تولد زنده یاد
دکتر حسین شکوری گرامی باد🌹❤🥂
Happy Birthday Dr. Hussein shakoori🎂🥂

انعکاسِ گسترده ی پستِ" خدای کوچک من" شعری از شادروان دکتر حسین شکوری.بدنبالِ پستی که روز گذشته بمناسبت بیست وچهارمین سال...
20/10/2021

انعکاسِ گسترده ی پستِ" خدای کوچک من" شعری از شادروان دکتر حسین شکوری.
بدنبالِ پستی که روز گذشته بمناسبت بیست وچهارمین سال خاموشی ِ شاد روان دکتر حسین شکوری گذاشته بودیم،باز تاب فراوان و خوشایندی در بین اعضای جامعه ی پزشکی و دوستارانش داشت.از میان آنها نوشته ی استاد دکتر کاظم هدایتی را انتخاب و برای عموم رونمایی می کنم :
اخرین کوهنوردی با دکتر شکوری !
اخرین باری که با دکتر شکوری به کوه رفتیم خردادماه سال 72 بود طبق معمول هر ساله در فصل پاییز و زمستان کوه های اطراف لاهیجان از شیطان کوه معروف با ان پرچم برافراشته اش در بالای آن ! تا کوه های
"" اتا کوه "" و ""لیلا کوه "" از یال همه کوه های مشرف به جاده را در این مدت وجب به وجب طی کرده بودیم
هر جمعه زیر ابشار شیطان کوه محل تجمع ما بود ساعت پنج صبح او اولین کسی بود که در سر قرار برای حرکت به طرف کوه و مسیر ی که قبلا هماهنگ شده استوارو مصمم حاضرو اماده بود و فقط پنج دقیقه منتطر گروه صبر میکرد و بعد از ان راه می افتاد همه کارش "" به موقع "" بود و زمان برایش ارزشمند و قرار برایش احترام انگیز جامانده ها مجبور بودند یا با دیگران و یا به تنهایی به دنبال بیایند در طول راه با صحبت ها و حرف ها ی جدی و شوخی گوش های شنوای بسیار پیدا میکرد و زمان برای ما کوتاه و مسیر برای ما دلچسب ؛ از تاریخ و فرهنگ ؛ از اجتماع و اقتصاد در هر زمینه ای استاد و صحبت ها همه دلنشین و ساده ؛ بذله گویی بسیار قهار بود و پیچیده ترین مسایل را به طنز و به شوخ ساده و قابل فهم میکرد
هوا که گرم میشد
بهار و تابستان به کوه های و قله هایی از جمله در فک و سبلان و علم کوه و سماموس در چندین مرحله صعود کردیم و دکتر شکوری به همه قله ها استوار و محکم قدم گذاشت هر وقت به قله میرسیدو دستان خود را به آسمان بلند میکرد و فریاد میکشید به این همه نابرابری ها و بی عدالتی ها ! وقتی مورد سوال قرار میگرفت اینجا چرا ؟! میگفت اگر هست ! صدای ما را باید که نزدیک تر هستیم بشنود !
طبق معمول فصل گرما اعضاء گروه تصمیم به صعود قله 3700 متری سماموس ازضلع جواهر ده رامسر گرفته شد صبح حرکت کردیم تا ده صبح با ماشین بعد از پیاده شدن و پوشیدن لباس کوهنوردی به طرف باغ دشت که مسیری تقریبا مشکل و باید از ارتفاء به پایین و به بالامیرفتیم که واقعا دشت زیبایی هست رهسپار می شدیم و بعد از نهار مختصر در باغ دشت به طرف "" لپا سر "" که از دامنه ی کوه سماسوس هست در پیچ و خم ان به ارامی به طرف بالا طی طریق میکردیم مسیر و پر پیچ وخم زیبا دیدنی که از یک یال کوه به یال دیگر کوه مانند مسیر های پر پیچ کارتون ها ؛ زیبایی در ان ساعت های گرم بیشتر مسحور کننده بود وقتی در جوار همنوردی مانند دکتر شکوری قدم میگذاشتی
بعد از طی مسافت چندین ساعته به قهوه خانه معروف " لپاسر "که در دامنه کوه سمام قرار دارد و از اینجا قله ان به خوبی قابل رویت است می رسی و دشت اندر دشت چمن و گل های زرد و لاله های قرمز در دید رس قرارمیگیرد
بعد از صرف شام و .... به سلامتی همدیگر دست را بالا برده ودر کیسه های خواب خود قرار گرفتیم
هنوز مدتی از ارام گرفتن ما نگذشته بود که با اه و ناله و لرزش بی امان وبهم خوردن دندان های دکتر شکوری که چنان لرزشی گرفته بود پا شدیم وبعد از مختصری درمان و تسکین لرزش به پایان رسید
صبح بعد از مشورت تصمیم به بازگشت گرفتیم و بعلت حال نه چندان مناسب ؛ دکتر شکوری سوار ""قاطر "" و ما هم بدنبالش
باز در ان حالت دست از شوخی و بذله گویی بر نداشت و خود را دون کیشوت می گفت و کلاهش را کج گذاشت
"" شوالیه "" ما بعد از ان دنبال بررسی و آزمایش رفت و شد انچه شد خونش به لوسمی مبتلا شده بود ! و این خود ماجراهادارد که گفتنی است
او شدیدا به زندگی علاقه مند و شعار تا شقایق هست ورد زبانش بود و مضمون این شعر"" مولوی ""که حتی حاضرم در شکم اسب قرار گیرم وفقط فقط سرم بیرون باشد تا زیبایی های دنیا را ببینم ! اعتقاد راسخ داشت
چندین سال بعد در زمان حیات جسدش را برای تشریح به دانشگاه تهران که از ان فارغ التحصیل شده بود اهدا کرد.
بعد از فوت دکتر شکوری ؛ استاد دکتر مشفقی در وصف اش به درستی چنین نوشت :
دکتر شکوری انسانی وارسته "" در حیات و در ممات در خدمت مردم "" !
سپاس و درود استاد مشفقی که از بزرگان همیشه یاد می کنید که یاد اور شود
تا نگویند که از یاد فراموشانند
پیش از من تو بسیار بودند و نقش بستند
دیوار زندگی را زین گونه یادگاران !
دکتر هدایتی اورتوپد. رونمایی ازدکتر بهمن مشفقی- چهارشنبه 28 مهرماه 1400
⭐سپاس بیکران از آقای دکتر مشفقی بزرگوار جهت اشتراک این پست ارزنده🙏🏼🙏🏼🙏🏼
۲۹ مهر روز کوهنورد بر همه عاشقان کوهستان گرامی باد ⛰🏔⛰🏔⛰🏔⛰🏔⛰🏔⛰🏔⛰🏔⛰🏔

Address

Lahijan

Website

Alerts

Be the first to know and let us send you an email when Dr.Hossein Shakoori posts news and promotions. Your email address will not be used for any other purpose, and you can unsubscribe at any time.

Share

Share on Facebook Share on Twitter Share on LinkedIn
Share on Pinterest Share on Reddit Share via Email
Share on WhatsApp Share on Instagram Share on Telegram

Category