Abundance, The Inner path to wealth سعادت جاویدان، مسیر درونی ثروت

Abundance, The Inner path to wealth سعادت جاویدان، مسیر درونی ثروت ترجمه کتاب اخیر دکتر (پزشک) دیپاک چوپرا درباره مسیر درونی رسیدن به سعادت جاویدان و ثروت -آناهیتا امیر

07/04/2025

Hello Friends, wanna win a FABULOUS Crystal?! All ya gotta do to enter is 1) follow me 2) like this post 3) share. We will be drawing the winner on 10/13/24 -the last day of Navaratri ! Thanks for participating!

-Katie, Waves of Bliss worker

06/24/2025

Our weekly newsletters offer you perspective on current events from an energetics standpoint. Your body, and being reacts to the energies at all levels. These

05/15/2025

با سپاس، برای خواندن این کتاب بر روی photo کلیک کنید. با آرزوی سعادت بیکران برای یکایک شما نورآوران 💫

سر سال نو هرمز فرودینبه آسوده از رنج تن، دل ز كینبه جمشید بر گوهر افشاندندمر آن روز را روز نو خواندند🪻🌿☀️💫🌹
03/19/2024

سر سال نو هرمز فرودین
به آسوده از رنج تن، دل ز كین
به جمشید بر گوهر افشاندند
مر آن روز را روز نو خواندند
🪻🌿☀️💫🌹

09/16/2023

Just in case Notice: An attorney advised us to post this. The violation of privacy can be punished by law. NOTE: Facebook Meta is now a public entity. All members must post a note like this. If you do not publish a statement at least once, it will be technically understood that you are allowing the use of your photos, as well as the information contained in your profile status updates.
I HEREBY STATE THAT I DO NOT GIVE MY PERMISSION TO USE ANY OF MY PERSONAL DATA OR PHOTOS.
So hold your finger anywhere in this post and click ′copy’. Go to your page where it says ‘What's on your mind?’ Tap your finger anywhere in the blank field. Click paste. This upgrades the system.
Good bye annoying ads and
Hello new and old friends!

تشکر و قدردانیویژگی‌ خاص نوشته شدن این کتاب در بهار سال ۲۰۲۰  دوره به طول انجامیدن پاندمی ویروس کرونا است. این تجربه، دو...
09/07/2023

تشکر و قدردانی

ویژگی‌ خاص نوشته شدن این کتاب در بهار سال ۲۰۲۰ دوره به طول انجامیدن پاندمی ویروس کرونا است. این تجربه، دو نیاز را از خود بروز داد که بر نوشتن من عمیقأ تأثیر گذاشت. اولی، نیاز به حمایت بود. اجازه دهید از تمام حمایتی که این پروژه دریافت کرد، بی‌آنکه انزوای فیزیکی در آن اهمیت داشته باشد، بی‌نهایت سپاسگزاری کنم.
همچنین، همواره از ویراستارم، گَری جانسون، که هرگز در هوش و ادراک وی ترلزلی ایجاد نمی‌شود و از همکاری هوشمندانه‌اش با من، عمیقاً سپاسگزارم.
‌و نیز باید از حمایت همه افراد در Harmony Books شروع کنم، از دیانا بارونی - در بازار کتاب امروز، دیانا من را از مشکلات محتمل عبور داده و آگاه و همراهی کرده و با بینش تیز و تصمیم‌گیری هوشمندانه‌اش، فرصت‌های جدیدی را به من نشان داده است. همچنین، از تیم کامل هارمونی، از جمله تمی بلیک، کریستینا فاکسلی، مری-سارا کوئین، پاتریشیا شاو، جسی برایت، سارا هورگان، مایکل انیکلریکو، هِدِر ویلیامسون، جنیفر وانگ و آنا باور، سپاسگزارم.
نیاز دوم در طول پاندمی، حفظ ارزش‌هایی بود که علیرغم مشکلات گوناگون در اوقات سخت، به زندگی معنا و هدف می‌بخشد. احساس عشق و مهربانی‌ام را مدیون همسرم ریتا، و خانواده بزرگ‌مان، فرزندان و نوه‌ها هستم. از شما برای این سفر، که همه ما به روشی مشترک در آن شریک هستیم و زندگی‌هایمان را غنی‌تر می‌کند، سپاسگزارم.
دیپاک چوپرا

۱۲۲-پایان‌نامهآینده معنوی ما با همموضوع‌های این کتاب—یوگا، سعادت و هوشمندی خلاق—بود که در این صفحات بررسی شد. اما پشت صح...
09/07/2023

۱۲۲-
پایان‌نامه
آینده معنوی ما با هم

موضوع‌های این کتاب—یوگا، سعادت و هوشمندی خلاق—بود که در این صفحات بررسی شد. اما پشت صحنه، چیز تاریک‌تر دیگری نیز بود که آشکار گردید. زمانی شروع به نوشتن کردم که جهان در حال درگیر شدن با پاندمی می‌شد و کتاب آنگاه به پایان رسید که ماندن درقرنطینه، بیش از آن مدتی به طول انجامیده بود که هرگز بتوان امکان آن را تصور کرد.
در اوقات دشوار، برای مردم بسیار طبیعی است که به «خدا» به عنوان منبع امید و تسلای خاطر پناه ببرند—در اوقات بحرانی نیاز ما برای حمایت معنوی، به شدت بیرون زده و آشکار می‌شود. با این وجودی که دهه‌ها است آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها کمتر به موسسه‌های مذهبی وابسته‌اند، این حقیقت همچنان پا‌برجا باقی ‌است. درست به سان پالتویی زمستانی می‌ماند که در بهار کنار گذاشته می‌شود، برای بسیاری از مردم، وقتی بحران پایان می‌گیرد، مذهب کنار گذاشته می‌شود اما نیاز به معنویات، همچون فصل‌ها گذرا نیست. ریشهٔ این نیاز عمیق‌تر از حس تسکین و امید است. نیاز به خردمندی است. «خرد» کلمه‌ای است که در برابر گرایش به شک و برکناری، روی گشوده دارد. حتی آن افراد که خود را «معنوی» می‌شمارند، احتمالأ بیشتر دربارهٔ مسائلی چون اعتماد به نفس و عشق می‌اندیشند.
خرد، اهمیت حیاتی دارد. پاسخ‌هایی درباره اینکه چرا موجودیت داریم و هدف‌ از بودن‌مان چیست را به ما ارائه می‌دهد. خردمندی در «یوگا»، بینشی دربارهٔ آگاهی به ما ارائه می‌کند، و به همهٔ سن و سال‌ها و موقعیت‌ها پل می‌زند. به قلب حقیقت می‌رسد. در جستجوی حقیقت بودن در نهایت همآن‌ چیزی است که به همهٔ افراد انگیزه به هم پیوند خوردن می‌دهد، تا احساس کمال کنند. در نهایت، جستجوی حقیقت، همآن‌چیزی است که همه افراد را مقید به انگیزهٔ حس کمال می‌کند. در واقع، آن‌ها که برای گوش دادن به صدای سکوت در خودِ حقیقی‌شان مکث می‌کنند، در هر دوره‌ سنی، خوش‌اقبال‌ترین می‌باشند.
هنوز اما، باید اضافه کرد، بی‌آنکه سرور و یا نا‌امیدی فرد تأثیر مهمی داشته باشد، روح، هرگز هیچکس را رها نمی‌کند. «رابین‌درانات تاگور»، شاعر، در سروده‌اش این مهم را به شفافیت چنین ارائه می‌کند:

ذرات گرد و غبار در نور می‌رقصند
این نیز همان رقص ماست
ما به درون خود گوش نمی‌سپاریم تا نوای آن را بشنویم
رقص ادامه دارد و در شادی آفتاب
یک خدا پنهان است

این بیانگر امیدی ابدی است. اما با وجودی‌که روح، هیچکسی را ترک نمی‌کند، مسیر رسیدن به بلوغ و معنویت ماندگار، و خودِ خردمندی یا حکمت، چنان که «تاگور» بیان می‌کند، آنگاه است که به موسیقی درون گوش فرا می‌دهید و یا آنطور که یوگا آن را آموزش می‌دهد، با جذابیت مغناطیسی خویشتن آغاز می‌شود.
در حال حاضر جستجو درباره «خرد و حکمت» مهم‌تر است تا جستجو دربارهٔ خداوند—من فکر می‌کنم. از زمانی که (آلدوس هاکسلی Aldous Huxley) عبارت «فلسفه دائمی»(۱) را ابداع کرد، جویندگان در غرب به این درک رسیده‌اند که برای دربر‌گرفتن این مجموعه بزرگ که محتوای آن از خرد و حکمتی‌ تنومند برخوردار است و در طول زمان، انبوه‌تر گردیده، طایفه—‌باوری، بسیار محدود و باریک و مذاهب بیش از حد عرفی یا ارتدکس می‌باشند. صحنه معنوی که امروز در اطراف ما در حال رخ دادن است، نسخهٔ به‌ روز شده‌ای از «فلسفه دائمی» است. فکر کردن به این که می‌شود فضیلت را به روز کرد، لبخندی بر لب می‌آورد. این واقعاً نوعی ترفند، از آن‌ ترفندها که نسل به نسل تکرار می‌شود است. باید مردم را متقاعد کنید که آگاهی ناب واقعی است. اگر موفق نشوید، شما در حال موعظه برای سنگ‌ها می‌باشید.
برای بسیاری از افراد معنوی، دربارهٔ اینکه مذاهب سازماندهی شده به نیروهای اجتماعی ارتجاعی، خدمات رسانی می‌کنند و نسخهٔ جزمی و متعصبی را از خداوند ارائه می‌دهند، شک کمی باقی مانده است.
اما، نادیده گرفتن تشنگی معنوی که هنوز در ما وجود دارد، بسیار ناگوار و اسفناک است. صحنه معنوی فعلی ممکن است خلأ را به طور کامل پر نکند، اما می‌توانید آینده معنویت را در آنچه امروز رخ می‌دهد، پیش بینی کنید:

- مردم خارج از اصول و قوانین دینی سازمان یافته، آزادانه احساسات خود را بیان می‌کنند.
- آنها، نسبت به تجاربی که نسل‌های قبل از آن‌ها، رد و یا محکوم کرده و مادی‌گرا‌های مطلق نیز آن را کاملاً رد می‌کنند، احساسی پذیرا ‌و گشوده دارند.
- آن‌ها به این‌ که رودخانه‌ پهناور معنویت، سده‌هاست جاری می‌باشد، آگاه هستند.
- آن‌ها احساس می‌کنند‌ که در این جستجوی شگفت‌انگیز انسان، به حساب آورده شده‌اند.
- آنها باور دارند که تکامل آگاهی واقعی است و ارزش پی‌گیری دارد.
- آنها اعتقاد دارند که می‌توانند به تصویری شرافتمندانه دست یافته و زندگی کردن به آن شیوه را آغاز کنند.
امروز، سده‌ها دیرتر، آن جویندگانی که فرد ملاقات می‌کند، انواع بسیار گوناگون دارد: شاگردان و یا آنان که مدام یوگا را تمرین می‌کنند، میانجی‌های هر خط و رنگ و قماش، طرفداران «یونگ» که در دهه‌ پنجاه میلادی باب شده بود، آزاد اندیشان و بچه‌های گل (۲) در دهه شصت میلادی، گل‌هایی که از استادانی همچون «کریشنا مورتی» و پیر یا «گورو»هایی همچون «پاراماهانزا یوگاناندا» و حتی تئوسوفیست‌ها (پیروان حکمت الهی). سرسپردگان در ادیان سازمان‌دهی شده نیز، ایمان و نور مخصوص به خود‌شان را می‌تابانند…. چادر بزرگی است.
هر چقدر هم که نشانه‌ها و فرجام‌ها امیدوارانه باشد، این جنبش متنوع، گاهی به سختی رمز‌گشایی می‌شود. در این دنیای رنج‌دیده موفقیت‌های مربوط به معنویات کجا هستند؟به نظر نمی‌رسد در درون اندیشهٔ سیاسی و یا اجتماعی ارتودکس، طرح‌های زیادی موجود باشد. اما به عنوان جنبشی مبتنی بر مردم، معنویات شخصی، بسیار قدرتمند است. ما آن را به وضوح در ایده‌آلیسم خاموش‌نشدنی میلیون‌ها تن که یا با جذابیت حکمت و خرد لاس می‌زنند، یا در آن عمیق‌تر فرو می‌روند، می‌بینیم.

مسیر خرد و حکمت که همواره بی‌زمان است، همیشه گشوده است. باید به صراحت بگویم که، هیچ گزینهٔ‌ دیگری برای تمایلات معنوی‌مان نمی‌بینم. بنابراین، هر شکلی که جنبش معنوی تا سی سال آتی به خود بگیرد، از همین لحظه جستجوی شخصی و مسیر درونی، حیاتی‌ترین و پرقدرت‌ترین جنبشی است که در اختیار داریم و شایسته آن است که با شرایط خودش و بدون برچسب‌ها ارزیابی و در نظر گرفته شود.

در حالی که درباره این پایان‌نامه فکر می‌کردم، به کتابی به نام "روح عاشق"، که مجموعه‌ای از ترجمه سروده‌ها بود، نگاهی انداختم. این نگارش را تحت تأثیر عشق به "مولانا"، "کبیر" و "میرابایی" نوشتم. "یوگا" با دانش خود قدرتمند است، اما شعر برای قلب آواز می‌خواند. خرد و حکمت به نمایش بیرونی نیاز ندارد، زیرا در بیرون، چیزی رخ نمی‌دهد. عشق روح، زمانی که به یک مکان ثابت و ‌تغییر ناپذیر برویم تجربه می‌شود، که فراتر از همه جهان‌های سعادت‌مند یا مشکل‌دار است.

آینده یک وهم است و زمانی زاده می‌شود که ذهن سرچشمهٔ بی‌زمان خود را از دست دهد. در نور، صدای بی‌زمان، مسیر خرد و حکمت را نشان می‌دهد. "مولانا"، مثل همیشه، با زیبایی بی‌همتایی چنین می‌گوید:

«تنها در این لحظه و گاه دوباره، ناگهان از خواب‌هایم بر می‌خیزم
تا رایحهٔ غریبی را بو کنم. با باد جنوب می‌آید، اشاره‌ای مبهم که باعث شوق و شور‌ من می‌شود.
مانند نفس مشتاق تابستان که می‌خواهد کامل شود.
نمی‌دانستم چه چیزی در این نزدیکی است یا که از آنِ من است - این کمال شیرینی که در اعماق قلبم در حال شکفتن است.»

۱-
The perennial philosophy (Latin: philosophia perennis), also referred to as perennialism and ... Mithraism and Hinduism, with Persian/=Iranian influence

The perennial philosophy states that at the heart of each authentic tradition lies One Universal, Timeless Truth that transcends all time and space.

فلسفه دائمی (به لاتین: philosophia perennis)، همچنین به عنوان دائمی‌گرایی و... ریشه در میترائیسم و هندوئیسم، تأثیر گرفته از ایران باستان
فلسفه دائمی بیانگر این است که در ذات هر سنت معتبر، حقیقتی جهان شمول و بی‌زمان وجود دارد که از زمان و فضا فراتر می‌رود.
روشون نشده بگن « persennial »
(ریشه «فلسفه دائمی» در خرد مینوی ایران است که می‌باید برای جهان باز-توجیه شود. این فلسفه به دست ابن رشد از قرن دوازده میلادی، تا حد زیادی فلاسفهٔ ما را مطرود و ساکن نگاه داشت و تأثیر او باعث عقب ماندن یا عدم مشارکت ایران در نو‌زایی‌اش و ورود به مدرنیته شد. مترجم)
۲-بچه‌های گل یا Flower children گروه یا افرادی مخالف نورم‌های اجتماعی بودند و باور‌های خود را برای خود می‌ساختند.

۱۲۱-فعال‌سازی چاکرای ریشه این چاکرا به همهٔ جنبه‌های در پیوند با زمین بودن، هم فیزیکی و هم ذهنی، قدرت می‌بخشد. چند مورد ...
09/05/2023

۱۲۱-
فعال‌سازی چاکرای ریشه
این چاکرا به همهٔ جنبه‌های در پیوند با زمین بودن، هم فیزیکی و هم ذهنی، قدرت می‌بخشد. چند مورد کاربردی در کل برای همه چاکراها:

*در آگاهی محض قرار بگیرید. وقتی متوجه شدید آنجا نیستید، دقایقی را صرف متمرکز کردن خویش کنید.
*با مانترای «لام LAM» مراقبه کنید
*با تمرکز بر اندیشه «من در همه حال و همیشه امن و ایمن هستم» و یا «من کاملأ استوار و متصل به زمین هستم» مراقبه کنید.

قدم‌های دیگر، با هدفمندی بیشتر، ویژهٔ فعال‌‌ ساختن چاکرای اول است. ما چگونگی متمرکز شدن را قبلأ پوشش داده‌ایم، که اساس آن خود را در کالبد تن خویش، در منزل حس کردن است. اضطراب و پریشانی شما را از وضعیت پیوند داشتن با زمین، به بیرون پرتاب می‌کند. به همان روش، «تمرین ۱» نیز یاری‌دهنده می‌باشد.

تمرین شماره ۱
در آرامش بنشینید، هر دو پا را روی زمین قرار دهید، و پشت‌تان را صاف نگه دارید. تا آنجایی که قفسهٔ سینه‌تان کاملأ و به راحتی باز و بسته شود، نفس بکشید. در بازدم، پرتو یک میله از نور سفید را که در طول ستون فقرات شما سفر می‌کند را تصور کنید.
ببینید که نور، در زیر ستون فقرات، به دو قسمت تقسیم شده و از هر یک از پاهای شما به سمت پایین پا و سپس به درون زمین فرو می‌رود.
این کار را پنج تا ده بار تکرار کنید. نیاز نیست در هر نفس آن‌را تکرار کنید، تا هر گاه که احساس کردید آماده‌ هستید. در طول این سفر، با جمع کردن دست‌ها، آنها را بر دامان قرار داده و با پایین کشیدن شانه‌ها، به برقراری پیوند با زمین، کمک می‌کنید. شما انرژی شخصی خود را با «زمین»، سرچشمهٔ حیات و تعلقات جهان فیزیکی، پیوند می‌دهید.

تمرین شماره ۲
در یک روز گرم و آفتابی، ‌زمین سبز تمیزی پیدا کنید، بهتر است محلی آرام در پارک یا حیاط پشتی‌تان باشد. با چشمان بسته، روی آن به پشت دراز بکشید. پاها را از هم باز و دست‌ها را در کنار خود قرار دهید. مطمئن شوید در این موقعیت راحت هستید.
وزن خود را تصور کنید که شما را به نزدیک «زمین» می‌کشاند. بدن خود را چنان تصور کنید که سنگین شده و حس می‌کنید میان شما و «زمین» دیگر فاصله‌ای نیست.
یکبار که این حس را داشتید، نفس عمیق و آرام بکشید. با هر دَم، انرژی و نیروی «زمین»، که از آنجا، به بالای سطح آمده و سپس بدن شما را اشباع می‌کند را جذب کنید. می‌توانید این را مانند گرمایی مطبوع حس کرده و یا می‌توانید تصور کنید نوری طلایی، بدن شما را اشباع می‌کند.
با هر بازدم، آرام بگیرید و بگذارید نور طلایی و آن گرمای مطبوع در شما جای بگیرد.
این کار را برای پنج تا بیست دقیقه و یا هر مدتی که برای شما راحت‌تر است تکرار کنید.

۱۲۰-ذهن ۱ یا اول :شما حیات را به عنوان شخصیتی جداگانه می‌شمارید. در بدن، شاخص پیشرو در «ذهن» اول، حس مستقر بودن در بدن ا...
09/03/2023

۱۲۰-
ذهن ۱ یا اول :
شما حیات را به عنوان شخصیتی جداگانه می‌شمارید. در بدن، شاخص پیشرو در «ذهن» اول، حس مستقر بودن در بدن است. در نتیجهٔ محدود بودن در کالبد تن، «ذهن ۱»، جهان مادی و فیزیکی را به چیزی جدا‌گانه، تشخیص می‌دهد. آن‌ بینشی که از خود داریم، جهان را نیز همان‌ گونه می‌بینیم. اگر خود را در کالبد تن مستقر می‌دانید، جهانی که همه چیز‌اش از هم جداست را می‌بینید که شما هیچ‌ کدام از آن‌‌ها نیستید. افراد دیگر درون کالبد تن خود حیات دارند، که به آن‌ها، حس جدا بودن مربوط به خودشان را می‌دهد. در «ذهن ۱»، شما برای نفسْ، زمینه‌ای حاصلخیز فراهم می‌آورید. «من، خودم، و مال من» همه اهمیت می‌یابند. این به خوبی دریافت کامل و جا‌ افتاده‌ای‌ ارائه می‌دهد، چون برنامه کاری شما در جلد فردی جدا، همه دربارهٔ تجربه‌هایی از نوع لذت و درد‌هایی است که بدن حس می‌کند. حتی یک حالت ذهنی، چون اضطراب، در بدن ریشه دارد—از آنچه می‌ترسید، به حس دردناکی «در اینجا» بدل می‌شود. با کمال احترام، «ذهن ۱» به واسطهٔ آری و خیر گفتن‌ها به تجربه‌هایی که به سوی شما می‌آیند، غالب شده و تسلط یافته است. در جهان سکولار، (دین از سیاست جدا) و امروزی، چنین به نظر می‌رسد که «ذهن ۱»، کاملأ درست و طبیعی است. «ذهن ۱» تمرکز کلی علوم بر چیز‌های مادی و فیزیکی را، از میکروب‌ها و ذرات زیر-اتمی، از مهبانگ تا فرضیه چند-کیهانی، بازتاب می‌دهد.
یک کتاب پرفروش از دهه ۱۹۷۰ میلادی،
«بدن ما، خویشتن ما»، همهٔ ما را فقط به «ذهن ۱» مربوط می‌کند. آن «شاکتی» که دارید، تنها در درون خود شما قرار دارد، درست مانند هویت منحصر به فردی که در درون بدن شما قرار دارد میماند، این «شاکتی» بسیار قدرتمند است-همه سلول‌ها را در کنار یکدیگر نگاه می‌دارد—اما، محدودیت نیز دارد. وضعیت آگاهی شما، در جهان بیرون، هیچ چیز را تغییر نمی‌دهد.

ذهن ۲:
«ذهن ۲» تمرکز بر یگانگی ذهن و بدن دارد. ضرورتی وجود ندارد که خود را در یک بسته‌‌ جسمانی تشکیل شده از گوشت و استخوان محدود کنید. در واقع، این ذهنیت می‌تواند بر سر خودش خراب شود. در جایگاه انزوا نیز چنین پیوندی موجود است؛ در جایگاه چیزها، یک روند موجود است؛ در جایگاه اشیاء سخت، یک جریان دائمی وجود دارد. به جای برش دادن زندگی به تکه‌های کوچکتر، که حتمأ می‌باید داوری، تجزیه و تحلیل و پذیرفته یا رد شوند، درون جریان تجربه آرام می‌گیرید.‌
«ذهن ۲»، اجازه می‌دهد که خود را شفاف‌تر ببینید چون در هستی، پیوند ذهن-بدن، واحد و کامل است. هر اندیشه و هر احساس، در تک‌تک سلول‌ها یک اثر می‌آفریند. شما آگاهانه می‌توانید در کل سیستم، از طریق یک نیت در آگاهی، تغییر ایجاد کنید. «ذهن ۲» ساکن‌تر از «ذهن ۱» است—شما به درون بخش ژرف‌تری از آن فردی که هستید، جا‌به‌جا شده‌اید و به این صورت، وضعیت آگاهی شما همه جوره، اهمیت پیدا می‌کند. این شما هستید که تجربه می‌کند، مشاهده می‌کند و می‌داند.
برای بیشتر افراد، وقتی مراقبه و یا «یوگا» می‌کنند، «ذهن ۲»شروع به غروب کرده تا به این روش به آن ذهن آرام که در پایین ذهن سطحی و ناآرام و فعال قرار دارد، دسترسی یابد. با این کشف، مسیر دیدن آنچه در ورای پیگیری بی‌ثمر نفسْ‌ است، همچون «کامل‌ترین» لذت، قدرت و یا موفقیت، باز شده و با آن همراه می‌شود.از آنجا که دیدگاه عمیق‌تر دربارهٔ خویشتن و حیات، در تجربه‌ها غرق است، «ذهن ۲» پایه‌گذاری می‌شود. شما دیدن انعکاس خود در جهان را آغاز می‌کنید که به همان اندازه پر اهمیت است. متوجه می‌شوید، بیشتر آنچه برای شما اتفاق افتاده—خوب و بد—سطح آگاهی‌ شما بوده که در آن نفوذ داشته است. یک حیات استوار شده در خود-آگاهی، بسیار بهتر از استوار بودن زندگی در مودها (حالات روحی موقتی)، هوی و هوس‌ها، خواسته‌ها، تعصب‌ها و باورهای ثابت است. پیوند شما با «شاکتی» در حال دگرگونی است، دیگر به بدن خود محدود نیستید اما در جهان بیرون هنوز قدرتمند نشده‌اید.

ذهن ۳:
«ذهن ۳» آگاهی را در ماورای همهٔ مرزهای ذهن-ساخته، گسترش می‌دهد و تغییرات افراطی را در آنچه کلمهٔ «من» مفهوم می‌دهد، ایجاد می‌کند. آگاهی گسترش یافته، شما را در میدانی از هوشمندی خلاق ابدی قرار می‌دهد، آنجا که همهٔ آنچه موجودیت دارد، به عنوان ممکنات، از طریق قدرت «شاکتی»، سر بر می‌آورد. این نگاهی شفاف فقط به حیات نیست، خود شفافیت است، چون چیز یا روند و پروسه‌ای برای مانع دیدگاه شما شدن، وجود ندارد. مرزها دیگر وجود ندارند. هیچ گذشته‌ و هیچ آینده‌ای در کار نیست. شفاف‌ترین چشم‌اندازی که ممکن است داشته باشید در اینجا و هم اکنون است.
وقتی هیچ مرزی برای مانع از دیدگاه شما شدن وجود نداشته باشد، شما بیدار هستید، و این اجازه می‌دهد همهٔ چیزها را بدون فیلتر ببینید. گذشته‌تان دیگر شما را در اسارت خود ندارد و بنابراین، شما آزاد هستید. به همین دلیل است که قرن‌هاست «ذهن ۳»، به «رهایی»، آزادی، شناخته می‌شود. دیگر «ذهن مه گرفتهٔ در بند و زنجیر» که در جمله‌ ویلیام بلِیک، اشاره شده وجود ندارد. می‌توانید به «شاکتی» اعتماد کنید تا بلافاصله از شما حمایت کند، کاملأ به همان روشی که سلول‌های شما آن را هم‌اکنون نیز انجام می‌دهند.
«ذهن ۳» به روی همه گشوده است اما یک مانع وسیع برای رسیدن به آن وجود دارد که از این قرار می‌باشد: ما با آن لنزهایی که درون چیز‌ها را می‌بینیم، قانع شده‌ایم. هر نگرش ذهنی، واقعی و کامل به نظر می‌رسد. شما با چیزهای مادی و فیزیکی در «ذهن ۱» هویت پنداری می‌کنید، و مهم‌ترین آن بدن‌تان است. در «ذهن ۲»، شما هویت خود را با میدان آگاهی‌تان‌، در زمانی که تجربه‌ها و احساساتی را با خود همراه میآورد که برخاسته و سپس فرو می‌نشینند، هویت می‌پذیرید.
چون لازمهٔ نائل شدن، به یک سفر درونی نیاز دارد، «ذهن ۳» آنجا که گستره حداکثری از نوع بشر می‌زید، قرار ندارد، اما هر تجربه از سرور، مهر و عشق، همدلی و شفقت، زیبایی، صلح و خود-آگاهی نفسْ را کنار زده و برای لحظه‌ای خواهید دانست که بیدار بودن، بسیار طبیعی و خوشایند است. در یک نگاه اجمالی ساده و طبیعی به آن که واقعأ هستید، به ورای «من» خواهید رفت. شما همان میدان آگاهی هستید، آزاد و بدون وابستگی. هر تجربهٔ ممکن، پیش از رد شدن از صافی نفسْ، اجتماع، خانواده، مدرسه و خاطرات دردآور، که دیدگاه شما را کدر می‌کنند، از همین جا سرچشمه می‌گیرد.
«ذهن ۳» همان آزادی و رهایی است و آن را موقعی به دست می‌آورید که بدانید در تمام طول مسیر، چنین مقرر بوده است که شما آزاد باشید. در‌هم ریختگی‌ها را از سر راه بردارید، رهایی و آزادی همانجاست. «ذهن ۱» و «ذهن ۲» آفرینش هستند و «ذهن ۳» هنوز آفریده نشده است. رقص «شاکتی» ابدی است و آنگاه که ما به آن ملحق می‌شویم، احساس اجتناب‌ناپذیری از بالاخره بازگشتن به منزل را در ما تداعی می‌کند. از اکنون به بعد، «من کافی هستم» منزل شماست.

۱۱۹-پیوندگاه‌های «شاکتی»پیوند کیهانی شما با تجربه‌های روزمره آغاز شده و سپس در درون مرزهایی نو، گسترده می‌شود. این واقعی...
09/02/2023

۱۱۹-
پیوندگاه‌های «شاکتی»
پیوند کیهانی شما با تجربه‌های روزمره آغاز شده و سپس در درون مرزهایی نو، گسترده می‌شود. این واقعیت ساده که شما تنها با یک خواسته، می‌توانید بازوی‌تان که از طریق سیر در سیستم اعصاب مرکزی به ماهیچه‌های بازو سفر می‌کند را بالا ببرید، برای اثبات پیوند میان ذهن-بدن، همین کافی است. اینجا، یک تجربهٔ هم-رخدادگی، در آن‌ گاهی است که به چیزی می‌اندیشید و آن چیز، لحظه‌ای بعد ظاهر می‌شود که به ندرت پیش می‌آید. نام دوستی به ذهن می‌رسد و دقیقه‌ای بعد پیام او را دریافت می‌کنید. کلمه‌ای به ذهن‌تان می‌رسد، فردی آن کلمه را اتفاقی بلافاصله تکرار می‌کند. (یکی از دوستان، زمانی که از تحصیلات دبیرستان فارغ‌التحصیل شده بود، مثالی برجسته دربارهٔ هم-رخدادگی برایم زد. با‌هم، سوار اتوبوس به یک سمینار می‌رفتیم، او به یکباره کلمه «رَویه»،(به لاتین) به ذهن‌اش رسید. با آنکه زبان لاتین را در دبیرستان آموخته بود و می‌دانست که این کلمه،‌ تمرینی برای به انجام رساندن یک هدف را مفهوم می‌دهد، کلمه‌ای نبود که هرگز استفاده کرده باشد. به کلاس رسید، استاد حاضر شد و پیش از آن‌ که سمینار آغاز شود، کلمهٔ «رَویه» را روی تختهٔ سیاه نوشت. پروفسور رو به شاگردانش کرد و اعلام کرد که این موضوع سمینار آن روز خواهد بود).
هم-رخدادگی به یک اتفاق معنا‌دار نسبت داده می‌شود، اما برای این مورد، هیچ توضیح علمی وجود ندارد. آیا می‌توانید تلاش کنید دوستی را که در یک پیام می‌نویسد، یکی از ما باید پیشگو بوده باشد را تعریف کنید. شاید دوست من هم فکر کرده بود پیشگو بوده. مسئله اصلی این است که چگونه ذهن فرد، با جهان بیرونی پیوند می‌خورد. در «یوگا»، توضیح آن قدرتی به نام «شاکتی» است که به زبان سانسکریت می‌باشد. کلمه‌ای که درجاتی کامل از دلالت‌های ضمنی را در بر دارد: انرژی، توانایی، استقامت، تلاش و قابلیت. اگر به اندازه کافی «شاکتی» دارید، پیوند شما با جهان بسیار قدرتمند است: نداشتن «شاکتی» نیز می‌تواند موجود باشد، جایی بین ناتوانی و گذراندن یک زندگی مملو از درگیری‌ها و عقب‌نشینی‌ها.

«شاکتی» در هر دو، هم ذهن و هم در بدن کاربرد دارد. برای بلند کردن یک وزنهٔ سنگین و یا انجام عمل ضرب ۴۳ ۸۹x، از بر، ‌و به صورت ذهنی، به «شاکتی» نیاز دارید. اما «شاکتی» که ما در این کتاب بر روی آن متمرکز شدیم، با‌هوش و خلاق است. به همه رویدادها در همه جا، از مهبانگ تا نفس بعدی که می‌کشید، قدرت می‌بخشد. این «شاکتی»، کیهانی است. در اسطوره‌های هند، «شاکتی» تنها شریک نوع مونث «شیوا» است که به دو صورت حیات دوقلوی آفرینش است—«شیوا» جهان نامرئی ممکنات را فرمان‌روایی می‌کند. همزمان، «شاکتی» این ممکنات را به جهان فیزیکی می‌آورد. رقص وی، رقص آفرینش است.
وقتی «شاکتی» شخصی می‌شود، بدن شما به صورتی که طراحی شده، در هماهنگی کامل در هر سلول‌، همانطور که به شما تقدیم شده بود، رفتار می‌کند. وقتی چیزی آغاز به از دست دادن تعادل می‌کند، سلامتی کم شده و شما تجربهٔ کمبود سلامت و یا احساس ناخوشی می‌کنید، این «شاکتی» است که دچار اختلال گردیده. هیچ جادویی دربارهٔ بازیابی آن در کار نیست. آگاهی محض همه آنچه به آن نیاز دارید است. متمرکز، آرام و در آرامش درونی به سر بردن، شما یک بار دیگر برای «شاکتی» فرصت گشوده شدن یک کانال دیگر را فراهم می‌کنید. به همین دلیل است که آموزه‌های «یوگا» مراقبه را برای بدن نیز، خوب می‌دانند. سودمندی تأثیرات مراقبه بر فشارخون، ضربان قلب، واکنش و غیرو، شما را در جایگاه آگاهی محض قرار می‌دهد. (اینجا قصد ندارم به شما نوشداروی پزشکی تجویز کنم. بزرگترین بی‌نظمی در سبک زندگی رایج در سال‌ها حتی دهه‌های اولیه جهان مدرن و امروزی، پیش از آنکه علائم آن بروز کرده باشد، پدیدار شد. این علیت‌ها، در بسیاری از موارد عمیقأ و تا ژرفا ریشه ‌دوانده است، مراقبه هم در حد توان‌اش مشکل‌گشاست. اما این باعث کاهش تأثیرات از پیش اثبات شده‌ای که مراقبه در درون ذهن و بدن ما دارد، نمی‌شود).
حال، هر اندیشه، حاوی «شاکتی» است، که چنین معنا می‌دهد، اندیشیدن امواجی از انرژی را به همه جای آفرینش می‌فرستد. اینجا شما از طریق «شاکتی» که در اشغال دارید با جهان فیزیکی ارتباط برقرار می‌کنید.گاه افراد این را به معنای واقعی کلمه برداشت می‌کنند—ممکن است فردی خارق‌العاده از ناکجا، به یکباره در قالب مسیح، بودا، ناپلئون و یا انیشتین ظهور کند چون نیرویی غیر قابل توقف، آن‌ها را به پیش‌رفتن، مجبور می‌کند. هنوز اما، «شاکتی» نه آن نیروی سرنوشت‌ و نه همچون یک شبکهٔ برق برای دریافت الکتریسیتهٔ بیشتر است. «شاکتی» وجود دارد تا هر خواستهٔ مورد نیاز شما را برآورده کند—مشابه همان هدفی که سعادت-آگاهی همیشه دارد.
تا آنجا که به یوگا مربوط می‌شود، همه چیز در زندگی شما می‌باید با یکدیگر همگام باشد. اگر به نام کسی می‌اندیشید و آن فرد برای شما پیامک می‌فرستد، می‌تواند قدم کوچکی که برایتان مفید است باشد. اگر شغلی که می‌خواهید را یافته باشید، برای رشد فردی آن را اگر برای شما مناسب است بپذیرید. اینجا همان‌جایی است که اندیشهٔ عقل متعارف فرو می‌ریزد. شاید این گفته که «خدا را شکر به دعای من پاسخ داده نشد»، را شنیده باشید. خیلی چیز‌هاست که فکر می‌کردیم برای ما خوب باشد، اما به چیزی بد انجامید و آن‌ها را نادیده گرفتن یک سعادت است.
زمانی که می‌خواهید چیزی که اتفاق بیافتد همان چیزی باشد که «باید» وقوع یابد، راه رسیدن به آن وقفه در تجربه‌ها، بسته می‌شود. پس چگونه به آنجا برسیم؟ اوقاتی هست که احساس می‌کنید همه چیز بر وفق مراد پیش می‌رود، هیچ چیز نمی‌تواند مانع پیشرفت شما گردد و دنیا شگفت‌انگیز است. در این حالت شما با هوشمندی خلاق هم‌راستا هستید. اما در روزهای دیگری نیز احساس می‌کنید از خط خارج شده و روزگار بسیار سختی را می‌گذرانید. آنچه آن تفاوت را ایجاد می‌کند، یک نیروی خارجی، ایمان و یا تصادفی نیست. عامل تعیین کننده آن پیوند شما در و هم‌راستا بودن با «شاکتی» است.
با پزشک همکارم که دربارهٔ آگاهی اندیشمند درخشانی است، «آنوپ کومار Anoop Kumar»، در سه مرحله در کنار یکدیگر جمع شدیم تا بتوانیم برای شما توضیح دهیم که پیوند «شاکتی» شما تا چه اندازه قدرتمند است. به منظور آسان‌تر شدن، آن‌ها «ذهن» ۱، ۲ و ۳ نامیده خواهند شد.

Address

Los Angeles, CA

Telephone

+13239262373

Website

Alerts

Be the first to know and let us send you an email when Abundance, The Inner path to wealth سعادت جاویدان، مسیر درونی ثروت posts news and promotions. Your email address will not be used for any other purpose, and you can unsubscribe at any time.

Share